آموزه های قرآنی در این زمینه بسیار زیاد است و در اینجا به عنوان نمونه به بعضی از آن ها اشاره شد. بدون تردید اعتقاد راسخ به این آموزه ها بزرگترین مصونیت را در برابر هر گونه ظلم و تعدی و تجاوز به حقوق دیگران برای انسان ایجاد میکند. منافعی که انسان از راه تجاوز به حقوق دیگران برای انسان ایجاد میکند. منافعی که انسان از راه تجاوز به حقوق دیگران میتواند تحصیل کند نسبت به سختی و شدت عذابی که در برابر آن مهیا شده است آنچنان حقیر و ناجیز است که هیچ انسان عاقل و دوراندیشی حاضر به چنین معامله زیانباری نخواهد شد؛ بخصوص با توجه به این امر که این منافع، منافعی زودگذر و زوال پذیرند و حداکثر تا پایان عمر انسان با وی همراهند، اما مجازات ناشی از مجازاتی همیشگی است و هیچ گریزی از آن وجود ندارد. بدیهی است راه توبه و بازگشت، که خود نوعی صلاح درونی است همواره به روی مجرمین و ستمگران باز است و آنان میتوانند از این راه استفاده کنند که هم موجب جبران گذشته و هم تأمین کننده آینده می شود و بهترین و مطمئن ترین شیوه برای پیشگیری از تکرار جرم بازگشت به تبهکاری است. در اینجا به منظور رعایت اختصار، از پرداختن به سایر آموزه های اعتقادی پیشگیرانه در قرآن صرف نظر نموده و به اخلاقیات پیشگیرانه می پردازیم.
ب- اخلاقیات پیشگیرانه
جرم و بزهکاری محصول زندگی جمعی و روابط متقابل انسانها با یکدیگر است. در این تعامل اجتماعی، مهمترین عامل تأثیر گذار بر این روابط، خصوصیات و ویژگیهای اخلاقی است که افراد جامعه از آن برخوردارند و در رفتار خود بروز میدهند. بدیهی است هرچه این ویژگیها انسانی تر و متعالی تر باشند، روابط اجتماعی نیز لطیف تر و دقیق تر خواهد بود و برعکس چنانچه این ویژگیها غیرانسانی و برخاسته از روحیه خودخواهی و منفعت طلبی و بی توجهی به حقوق و مصالح دیگران باشد، روابط افراد با یکدیگر تنش زا و جرم خیز خواهد بود. این واقعیت عینی و قابل مشاهده موجب می شود که ما آموزه های اخلاقی را دارای آثار بازدارنده و پیشگیرانه بدانیم، اما توجه به این مسئله لازم است که تأکید دین بر آموزه های اخلاقی صرفا برای رسیدن به این آثار نیست و دین، آموزه های اخلاقی را ابزاری برای رسیدن به این هدف نمی داند، بلکه تأکید دین بر آموزه های اخلاقی به دلیل اهمیت و نقش اساسی آن ها در تعالی روحی و معنوی انسان و تحقق بخشیدن به فلسفه وجودی او است. در این قسمت نیز به بعضی از آموزه های اخلاقی که میتواند در پیشگیری از وقوع جرایم و انحرافات نقش داشته باشد، اشاره می شود.
۱- توصیه و تشویق به رعایت تقوا
تقوا و رعایت حدود الهی به عنوان مهمترین ارزش اخلاقی که انسان را به انجام وظایف خود و دوری از جرایم و انحرافات، ملزم می کند مورد تأکید و توصیه مکرر قرآن قرار گرفته است به گونه ای که هیچ ارزش اخلاقی دیگری اندازه تقوا مورد سفارش و دستور خداوند قرار نگرفته است[۵۹] و هیچ گروهی مانند متقین، مورد ستایش واقع نشده اند.[۶۰] این ویژگی مهم اخلاقی که ثمره ایمان و اعتقاد انسان به خداوند و بازگشت به سوی او میباشد، به عنوان تنها راه سعادت و رستگاری انسان[۶۱] ، تأثیر شگرفی در تمامی رفتارها و تعاملات انسان با دیگران خواهد داشت بگونه ای که انسان با تقوا، قبل از انجام هر عملی، آن را مورد ارزیابی قرار میدهد و تنها در صورتی که آن را مطابق با معیارهای الهی و انسانی بداند، اقدام میکند و در غیر اینصورت هرگز مرتکب آن نخواهد شد، علاوه براین، برخورداری از این ویژگی اخلاقی انسان را نسبت به اعمال و رفتار دیگران نیز حساس و مسئول قرار میدهد به گونه ای که سعی میکند دیگران را نیز به انجام رفتارهای پسندیده سفارش و از انجام کارهای ناپسند باز بدارد.
۲- توصیه به عفو و گذشت
بسیاری از جرایم مسبوق به یک تحریک از طرف منجی علیه میباشد به گونه ای که جرم شناسان. شاخه جدیدی از علم برای جرم شناسی ایجاد کردهاند که به نقش منجی علیه در وقوع جرم می پردازد و به عنوان بزه دیده شناسی (Victimology) از آن یاد میکنند. البته این نقش بسیار گسترده است و از ابعاد مختلف قابل بررسی میباشد، اما از یک بعد می توان به تأثیر اعمال و رفتار نامناسب و غیرمنطقی یک انسان در تحریک دیگری به ارتکاب جرم اشاره کرد. یکی از ارزشهای اخلاقی که میتواند این عامل جرم زا را خنثی کند و حتی تأثیر سازنده برطرف مقابل نیز داشته باشد، عفو و گذشت و پاسخ دادن بدی با نیکی و رفتار پسندیده است.
از دیدگاه قرآن اگرچه مقابله به مثل در برابر رفتار ظالمانه دیگران به عنوان یک حق پذیرفته شده است،[۶۲] عفو و گذشت و بردباری در برابر ظلم دیگران نیز به عنوان یک ویژگی اخلاقی مورد تأکید قرار گرفته است.[۶۳] برخورداری از این ویژگی موجب می شود که انسان خشم و غضب ناشی از رفتار دیگران را که میتواند منشاء عکس العمل های شدید بشود، کنترل نماید و از به وجود آمدن تنش و درگیری در روابط خود با دیگران جلوگیری کند.
مرحله بالاتر در مواجهه با رفتار تنش زای دیگران این است که انسان در مقابل این رفتار، رفتاری پسندیده از خود نشان دهد و با این عکس العمل، طرف مقابل را تحت تأثیر قرار داده و او را نیز متحول کند. از دیدگاه قرآن این ویژگی اخلاقی موجب می شود که عداوت و دشمنی که ریشه بسیاری از جرایم است به دوستی و محبت تبدیل شود و روابط افراد با یکدیگر روابطی دوستانه و محبت آمیز گردد.[۶۴]
۳- توصیه به انفاق، احسان و ایثار
بدون تردید منشاء بخشی از جرایم و انحرافات اخلاقی و اجتماعی، محرومیت های اقتصادی و مادی است. به دلایل متعددی همواره طبقات و گروه هایی در جامعه وجود دارند که از تأمین حداقل نیازهای مادی خود ناتوانند و از داشتن حداقل امکانات زندگی محروم؛ و این محرومیت میتواند منشاء رفتارهای انتقام جویانه و یا جرایمی گردد که هدف از ارتکاب آن ها، دست یافتن به حداقل امکانات زندگی و رفع محرومیت است.
در قرآن راهکارهای متعددی برای رفع محرومیت و تأمین نیازمندیهای طبقات محروم جامعه ارائه شده است که مهمترین آن ها انفاق مال [۶۵] و احسان[۶۶] به آن ها است. انفاق و احسان در مواردی تحقق پیدا میکند که انسان آنچه را افزون بر نیاز خود دارد، در اختیار نیازمندان قرار دهد، اما مرحله بالاتری را نیز قرآن بیان میکند که از آن به ایثار نام میبرد و آن ترجیح دادن دیگران به خود و تأمین نیازمندیهای دیگران علیرغم نیاز خویش است.[۶۷] البته این ویژگی اخلاقی بسیار بالایی است که امکان دسترسی به آن بسیار مشکل است.
ج- احکام و مقررات پیشگیرانه