-
-
- مدل وبستر و ویند: بر اساس این مدل، زمانی موقعیت خرید ایجاد می شود که وجود مسئله ای احساس شود که این مسئله از طریق خرید حل می شود. برای خرید مجموعه ای از افرادی هستند که در فرایند تصمیم گیری نقش دارند. بر اساس این مدل عوامل مؤثر بر فرایند خرید به چهار دسته تقسیم میشوند که عبارتند از : عوامل محیطی، عوامل گروهی، عوامل فردی و عوامل ارتباطی(وبستر و ویند[۳۴]،۱۹۷۳)
-
-
- مدل اندرسون و جیمپرز: اندرسون وجیمپرز مدل پاداش اندازه گیری را ارائه نموده اند. بر اساس این مدل، سیستم پاداش بر رفتار خرید تاثیر می گذارد. از این رو، در این مدل تلاش شده است تا انگیزه های خرید ومشارکت آنان در تصمیم گیریها مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد. بر اساس تئوری انتظار، میزان انگیزش فرد تابعی از انتظارات فرد از رفتار خود ونتایج رفتار تشویق وتنبیه است. بر اساس این مدل ، عوامل انگیزشی و رضایت فرد از رفتار خود ونتایج رفتار تشویق وتنبیه است. بر اساس این مدل، عوامل انگیزشی و رضایت فرد متاثر از پاداش های درونی وبیرونی است . پاداشهای درونی توسط خود فرد تعیین می شود، در حالی که پاداشهای بیرونی از طریق دیگران القاء می شود (اندرسون و جمبرز[۳۵]، ۱۹۸۳).
- مدل چفری ولیلن: در مدل چفری ولیلن، خرید محصولات جدید مورد توجه قرار گرفته است. زیرا پذیرش محصولات جدید از اهمیت خاص برخوردار است . در این مدل عوامل فردی ومحیطی، گزینه های تصمیم را محدود میکنند. در واقع این عوامل به عنوان محدودیت عمل میکنند وتعداد گزینه های ممکن حهت خرید را محدود کرده ، سپس خرید بر اساس ترجیحات فردی از بین گزینه های ممکن، انتخاب می شود(چفری و لیلین[۳۶]، ۱۹۷۸).
۴-۲) پوشاک
یکی از صنایعی که در حال حاضر در جهان رشد زیادی داشته، صنعت پوشاک است (ابراهیمی، جعفرزادهکناری و بزرگی ماکرانی، ۱۳۹۱). صنعت نساجی و به موازات آن صنعت پوشاک بیشتر از هر صنعت دیگری در جهان تحت تأثیر فرایند جهانی شدن قرار گرفته است. از اینرو صنعت پوشاک در تجارت جهانی از اهمیت بالایی برخوردار بوده چرا که محصولات این صنعت سهم ۳/۲ درصدی از کل تجارت جهانی را به خود اختصاص داده است در حالی که سهم کل صنعت نساجی از تجارت جهانی ۶/۳ درصد است (حائری،۱۳۹۲). بنابرین به جرئت میتوان گفت که درآمد حاصل از پوشاک در بسیاری از کشورها حائز اهمیت بوده و کشور ما نیز از این امر مستثنی نخواهد بود. به گواهی مدارک ثبت شده تاریخی و آثار و نمونه های بازمانده، مردم ایران زمین از دورانهای بس کهن به پوشاک و آرایش خود ارج فراوان مینهادند و کمال ذوق و ابتکار را در پدید آوردن جامههای زیبا و برازنده و زیورهای گوناگون به کار می برده اند. به دست آوردن تاریخچه پوشش ایرانیان اگر چه محال نیست اما ممکن است به جهت وجود فاصله زمانی از دورانهای گذشته نتوان مسیرتاریخ پوشاک را به طور دقیق شناسایی نمود. نیاز بشر به پوشاک به ناچار منجر به گرایش او به سمت حرفه دوزندگی شد. از زمانی که حرفه دوزندگی در جوامع مختلف رایج گردید، ویژگیهای مشخص و شناخته شده ،کیفیت و پیروی از مد در شکل و تناسب وظاهر لباس و ظرافت دوخت و غیره نه تنها مؤثر واقع گردید، بلکه عوامل متعددی بودند که ابزار و تکنیک و فن در راه ترویج و توسعه این حرفه قرار گرفتند (همان، ۳). در زبان فارسی برای لباس، واژه های پوشش، تن پوش و پوشاک را داریم و فعل پوشیدن و پوشاندن را به کار میبریم (حداد عادل،۱۳۹۱). پوشاک چیزی است که انسان میپوشد تا خود را محافظت کند ونیز خود را زیباتر جلوه دهد . پوشیدن لباس از نیازهای مهم انسان است . پوشاک از سه قسمت سرپوش، تن پوش و پاپوش تشکیل شده است (خویی،۱۳۸۸). پوشاک ازجمله محصولاتی است که سهم آن در بودجه خانوار با سهم غذا چندان تفاوتی ندارد. در واقع لباس یک نوع ماده ضروری است که به ما کمک میکند تا بدنمان را گرم نگه داریم. انسان نمی تواند بدون لباس از بدنش در شرایط حاد زندگی حفاظت کند واین شرایط دلالت بر اهمیت لباس دارد. لباس معیارمناسب برای طبقه بندی به عنوان یک نوع از نه زبان است، میتوان آن را به عنوان یک نوع از متن تصویری، قابل مقایسه با عکس دانست (کران و بوون[۳۷]، ۲۰۰۶). پوشاک، معمولا جنسیت، سن ، فرهنگ، دین و مذهب، توان اقتصادی و موقعیت اجتماعی افراد را نشان میدهد. مثلا پرستاران، پزشکان، نظامیان و روحانیون و رهبران مذاهب گوناگون لباس های مخصوص میپوشند (خویی، ۱۳۸۸). لباس پوشیدن شانی از شئون انسان است و پدیدهای است که تقریبا به اندازه طول تاریخ بشر سابقه و به قدر پهنه جغرافیای امروزین زمین،گسترش دارد. این پدیده با خصوصیات مختلف فردی و اجتماعی انسان در ارتباط است و میتوان آن را از دیدگاه های مختلفی از قبیل روانشناسی، اخلاق، اقتصاد، جامعه شناسی، مذهب، قانون، تاریخ و جغرافیا مورد مطالعه قرار داد. لباس هر انسان پرچم کشور وجود اوست، پرچمی است که او بر سر در خانه وجود خود نصب کردهاست وبا آن اعلام می کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند. هم چنان که هر ملتی با وفاداری و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هویت ملی و سیاسی خود ابراز می کند، هر انسان نیز، مادام که به یک سلسله ارزشها وبینشها، معتقد و دلبسته باشد لباس متناسب باآن ارزشها و بینشها را از تن بدر نخواهد کرد. لباس نهتنها تحت تأثیر فرهنگ جامعه است که معرف شخصیت تک تک افراد نیز هست (حداد عادل،۱۳۹۱).
پوشاک را می توان به عنوان محصول از دو منظر نگریست: اول این که، به عنوان نیاز اساسی بشر به آن نگاه می شود، و دوم این که با شکل گیری مبحث مصرف گرایی، امیال و سلایق افراد را به خود معطوف ساخته است، و بیشتر این دیدگاه دوم برای پوشاک به رشد بسیار زیاد این صنعت منجر شده است. با در نظر گرفتن این دو نگاه برای پوشاک، میتوان به نقش و جایگاه این صنعت در جامعه امروزی پی برد ( ابراهیمی و همکاران، ۱۳۹۱). لباس می تواند به ارائه هویت شخصی ما کمک کند.
خرید لباس یکی ازسرگرمیهای محبوب درمیان مردم ازهر سن، جنس و با زمینههای فرهنگی مختلف است. پوشاک و کفش به عنوان کالای نرمال ملحوظ میشوند که در مجموع ۱/۶٪ ازهزینههای هر عضو خانوار را در جامعه اروپا تشکیل میدهند (آمار اروپا[۳۸]،۲۰۰۵ به نقل از ستاوکوا و همکاران، ۲۰۰۸).