دارایی ها عبارتند از:
-
- مالی
-
- پرسنل فنی و مدیریتی
-
- دانش فنی/محصول
-
- مفاهیم بازار/محصول
-
- دسترسی ممتاز ه مواد و اجزای خام
-
- تجهیزات، ابزار، و دانش فرآیندی
- دستیابی اکتسابی بازار
۹٫ تجاری سازی پایدار و تحقق منافع بلندمدت: تولید ارزش بلند مدت ازطریق استقرار و توسعه استفاده از فناوری و حفظ آن. تجاری سازی پایدار درمورد تحقق ارزش بلندمدت از سرمایه گذاری با آوردن فناوری به بازار میباشد، نه دائمی ساختن خود فناوری.
استقرار: ایجاد پیشرفت سریع در رویه های کلیدی فناوری، تقویت سود شرکای تحویل دهنده، و ایجاد وابستگی و ترغیب در کاربران
توسعه و بسط کاربرد: تغییر ویژگی های محصولاتی که فناوری را ایجاد میکنند قسمت های جدید بازار و/یا جستجوی کاربردهای جدید کاربردهای جدید فناوری
حفظ رهبری: تسلط حیاتی ترین ویژگی های فناوری در بیش از یک بازه زمانی( مانند محصول، فرایند، تجهیزات، مدل کسب وکار) (جولی،۱۹۹۷)
تجهیز امکانات
پرورش توانایی ها
تجهیز منابع برای شروع
راه اندازی
تجهیز مؤلفه بازار
ارتقا
تجهیز دارایی های مکمل
تجاری سازی پایدار
شکل ۲٫۲: مدل تجاری سازی فناوری های جدید(جولی،۲۰۰۸)
۲ـ۶ـ۴) مدل های توسعه محصول
با بررسی مدلهای فرایند توسعه محصول جدید به تنوع فرآیندهای مورد استفاده در صنایع تولیدی می توان پی برد. بررسی ادبیات توسعه محصول جدید بیانگر وجود سه نوع رویکرد در توسعه محصول است:
-
- اختراعات “محصول جدید در سطح جهانی” که بازارهای جدیدی نیز برای شرکت ایجاد میکنند؛
-
- ارائه محصول جدید برای شرکت؛
- اصلاح محصولات موجود؛ و معرفی محصولات موجود به بازارهای جدید.
اغلب مدلهای توسعه محصول جدید که در گذشته ارائه می شدند دارای ماهیتی خطی هستند، در حالی که مدلهای امروزی عمدتاًً بر طراحی موازی فرایند توسعه محصول جدید تأکید دارند.
در مدل های خطی یا متوالی محصول از مراحل مشخصی عبور میکند و معمولاً هریک از این مراحل در واحد خاصی از شرکت انجام گرفته و پس از تکمیل هر مرحله، به واحدی دیگر برای انجام مرحله بعدی ارسال می شود. چنین رویکردی موجب میگردد که در مراحل مختلف فرایند توسعه، پارامترهای ضروری که معمولاً مربوط به تغییر پیوسته محیط بود نادیده گرفته شود.
همان طور که گفته شد در مدلهای امروزی توسعه محصول جدید بجای انجام متوالی مراحل، به طور موازی و تقریباً همزمان مراحل توسعه را انجام میدهند. شکل ۶٫۲ به مقایسه رویکردهای قدیمی و رویکرد جدید می پردازد.
شکل۳٫۲: مقایسه رویکردهای قدیمی و جدید
با توجه به مشکلی که ذکر شد دانشمندان نگاه خود به فرایند توسعه محصول جدید را تغییر داده و رویکردی جدید در این حوزه حاکم گردید که مبتنی بر توسعه همزمان و موازی مراحل توسعه محصول است. در این رویکرد مراحل به صورت تقریباً متوالی انجام میشوند با این تفاوت که هر مرحله به طور همزمان توسط چند بخش انجام می شود. یکی از مزایای این مدلها افزایش ارتباطات و استفاده بیشتر از تجارب بخشهای مختلف در فرایند توسعه میباشد. همچنین زمان فرایند توسعه کاهش یافته و کیفیت و عملکرد نهایی محصول بالاتر خواهد بود.
یکی از این مدلها در شکل ۷٫۲ نشان داده شده است. ارهورن و استارک در این مدل با رویکردی یکپارچه به طراحی فرایند توسعه پرداختند. همان طور که در شکل ۷٫۲ واضح است، فرایند توسعه به طور همزمان در چندین واحد انجام میگیرد. استفاده از این مدل موجب تسهیل نوآوری محصول، مدیریت هزینه ها، دستیابی کامل به ویژگیهای مورد نظر و کوتاه شدن فرایند توسعه می شود(دادگسون،۲۰۰۱).
شکل ۴٫۲: مدل یکپارچه توسعه محصول جدید
۲ـ۶ـ۵) مدل آزمون پس از هر مرحله
یکی از معروفترین الگوها که با رویکرد جدید طراحی شده است، الگوی “آزمون پس از هر مرحله”[۲۰] میباشد. این الگوکه به رویکرد مرحله ای یا قدم به قدم نیز در فرایند توسعه محصول شناخته شده است، توسط Cooper ارائه شد و یک روش کار مطمئن و اثربخش برای پروژه های توسعه محصول به حساب میآید. آنچه که بیش از پیش در مورد این الگو جلب توجه میکند، این است که در این الگو عدم قطعیت که از به کارگیری نوآوری و خلاقیت ناشی می شود کاهش خواهد یافت. در بین مراحل مختلف توسعه نقاط تصمیم گیری یا دروازههایی وجود دارد که در این نقاط مشخص خواهد شد که آیا فرایند ادامه خواهد یافت یا خیر؟ تعداد این مراحل در ادبیات توسعه محصول، متفاوت ذکر شده است؛ بهطوری که برخی آن را در دو مرحله (به عنوان مثالMoenaert et al., 1994)، برخی در شش مرحله (به عنوان مثال Cooper, 1998) و برخی دیگر در هفت تا نه مرحله (به عنوان مثال Hardingham, 1970) خلاصه کردهاند. تفاوت در تعداد مراحل بستگی به نوع خدمت یا کالایی است که توسعه جدید آن مد نظر است.
برنامه ریزی، پیشبینی و کنترل دقیق و شدید بر انواع وظایف و فرایندهای کاری در این الگو مشاهده می شود. اکثر سازمانها علاقه زیادی به استفاده از این روش در فرایندهای توسعه محصول خود دارند و اصرار آن ها بر استفاده از این الگو از آنجا سرچشمه میگیرد که شیوه مدیریت، کنترل و هدایت این روش را نسبت به سایر الگوها آسانتر می دانند. همچنین به دلیل وجود رویه های مشخص و عادی در این الگو، یادگیری و خلاقیت چندانی در آن ها محسوس نیست.
شکل۵٫۲: مدل “آزمون پس از هر مرحله”، (کوپر،۲۰۰۳)
فرایند مرحله-دروازه یک نقشه راه عملیاتی شده برای هدایت پروژه های محصولات جدید از مرحله ایده تا مرحله قراردادن آن در بازار میباشد. بر اساس مطالعه ای که اخیراً بر روی فرایند توسعه محصولات جدید در منابع مختلف صوت گرفته نزدیک به ۶۰% از شرکت ها از فرایند مرحله-دروازه برای هدایت فعالیت های توسعه ای خود در زمینه محصولات بهره میبرند.
مدل مرحله-دروازه فرایند ایده تا بازار را به یک مجموعه متوالی از مراحل و نقاط تصمیم تفکیک می کند. در واقع فرایند مرحله-دروازه بر اساس مراحل مجزایی از فعالیت ها که به وسیله نقاط تصمیم گیری از یکدیگر تفکیک شده بنا گردیده است. در این مدل مرحله جایی است که در آن اقدام به وقوع می پیوندد و دروازه جایی است که در آن اتخاذ تصمیم در خصوص ادامه یا عدم ادامه مسیر توسعه صورت میگیرد. این شکل مراحل اصلی در فرایند توسعه محصول جدید را که با یک ایده آغاز می شود و با استقرار موفق یک محصول جدید در بازار به اتمام میرسد، تشریح میکند.
در مدل مرحله-دروازه هریک از مراحل نیز درون خود دارای فعالیت های متعددی میباشند که به منظور کوتاه کردن زمان رسیدن به بازار برخی از آن مراحل به صورت موازی انجام می پذیرد.
مراحل اصلی و نقاط تصمیم گیری موجود در مدل مرحله-دروازه عبارتند از:
مرحله صفر: ایده پردازی
تصمیم اول: غربال ایده
مرحله یک: بررسی اولیه
تصمیم دوم: غربال ثانویه
مرحله دوم: بررسی تفصیلی
تصمیم سوم: اقدام برای توسعه
مرحله سوم: توسعه