گاهی برخی از فعالیتهای جهانگردان هم جنبۀ مثبت و هم منفی دارد مثلاً حضور جهانگرد در یک ناحیه میتواند موجب درآمدزایی و ایجاد امکاناتی نظیر جاده، اقامتگاه، سرویسهای بهداشتی و سیستم آب و فاضلاب شود. اما حضور گسترده آنان موجب فرسایش خاک، تأثیر بر شیوۀ زندگی جانواران منطقه شود.
۲-۵ آثار مثبت گردشگری
- آثار مثبت (فرهنگی – اجتماعی) این صنعت با شناسایی فرهنگهای خاص و ترویج آن ها میتواند موجب افزایش آگاهیهای مردم نسبت به سنتهای بومی و محلی شود. در ضمن در سایه این صنعت با ایجاد مراکز ویژه کمک شایانی در جهت حفظ هنر و صنایع دستی جامعه میزبان میشود (گی، ۱۳۸۵ ۳۸). سفر روحیه کنجکاو انسانها را سیراب میسازد. گردشگری داخلی میتواند موجب گسترش یکپارچگی و همگرایی اجتماعی – فرهنگی در سطح کشور و تقویت وحدت و وفاق ملی گردد. به ویژه در کشورهای در حال توسعه که در آن ها گروههای قومی متعدد و مذاهب مختلف در کنار هم حضور دارند تحرک اتباع، که نتیجه آن درک و تفاهم بیشتر گروههای مذهبی و قومی و گروههای دیگر اجتماعی است، میتواند وحدت ملی را قوام بخشد. در عمل گردشگری سعۀ صدر، تعامل، تساهل و تحمل دیگران را بیشتر میکند (پاپلی یزدی و سقایی، ۱۳۸۵ ۹۳).
گردشگری میراث فرهنگی یک منطقه را حفظ میکند، گردشگر کمک میکند تا یادبودها و الگوهای فرهنگی و سنتی یک جامعه از نظر اقتصادی نیز توجیهپذیر شود. گردشگری میتواند هنرهای مردمی، سنتها، آداب و رسوم کهن را احیاء کند و نسبت به حفظ آن ها ایجاد علاقه و انگیزه نماید. مطالعات انجام گرفته در ایران مؤید این واقعیت است، که اکثریت قریب به اتفاق کسانی که از ایران دیدن کردهاند، پس از سفر دیدگاهشان درباره مردم و فرهنگ این سرزمین کاملاً تغییر کرده و ایرانیان را مردمی خونگرم، مهماننواز و صمیمی میشناسند (ستاری، ۱۳۷۹؛ فقیهی و کاظمی، ۱۳۸۲ نقل از کاظمی، ۱۳۸۵ ۱۰۶).
- آثار مثبت (اقتصادی) «گردشگری را در اصطلاح اقتصادی صادرات نامرئی محصولات و خدمات مینامند، زیرا در حالی که اثر اقتصادی آن در تراز پرداختهای یک کشور مشهود و ظاهر میگرد درآمدهای ناشی از آن نظیر درآمدهای به دست آمده از ارائه خدمات افراد یک کشور در کشور بیگانه مشهود و معلوم نیست.» (پاپلی یزدی و سقایی، ۱۳۸۶ ۷۷).
ایجاد فرصتهای شغلی جدید، ارزآوری، ارتقای سطح زندگی مردم، فروش خدمات و کسب درآمد از جمله مزایای مستقیم حاصل از جهانگردی است. از مزایای غیرمستقیم جهانگردی میتوان از فعالیتهای ساختمانی، صنایع دستی هنری، کشاورزی، باغداری، ماهیگیری، خدمات و کالاهای مصرفی، توسعه و بهبود تجهیزات زیربنایی مانند جادهها، خطوط ارتباطی و سیستمهای حمل و نقل نام برد (الوانی و پیروز بخت، ۱۳۸۵ ۱۲۳). جهانگردی شدیداًً بر اشتغال تأثیر میگذارد.
پولهایی که جهانگرد خرج میکند بر سیستم اقتصادی کشور میزبان اثرات مثبتی میگذارد. جهانگرد با ورود خود به یک ناحیه و بازدید از آثار تاریخی یا محیط طبیعی، درآمد ایجاد میکند و این درآمد بودجۀ لازم را جهت نگهداری و مرمت آن محیط یا مکان تاریخی فراهم میآورد. «گردشگری نوعی عدالت اجتماعی را در اقتصاد جهانی ایجاد میکند و موجب توزیع امکانات و رفاه در مناطق حاشیهای کره زمین میگردد.» (پاپلی یزدی و پیروز بخت، ۱۳۸۶ ۴۱).
- آثار مثبت (زیست محیطی)، «از اوایل دهۀ هفتاد میلادی، مطالعات مربوط به آثار محیطی گردشگری گسترش روزافزون یافت (هال وپیچ، ۲۰۰۱ ۱۳۲). گزارشهای ارائه شده غالباً آثار منفی را معرفی و بر آن ها تأکید کردهاند و کمتر به آثار مثبت آن پرداختهاند (کاظمی، ۱۳۸۵ ۱۱۱).
به طور کلی آثار مثبت گردشگری بر محیط را میتوان به موارد زیر تقسیم نمود:
۱- حضور جهانگرد موجب حفظ و نگهداری گونههای خاص گیاه و جانوری که در معرض انقراض قرار دارند میشود.
۱- گردشگری فعالیت گروههای ذی نفوذ طرفدار محیط را در پی دارد و موجب گسترش مطالعات در زمینه محیط میشود.
۲- گردشگری موجب شناسایی هر چه بیشتر یک محیط و جانوران آن میگردد.
۳- توجه محققان بر منابع خاص طبیعی شامل جنگلها، سواحل، کوهها و دریاها را بیشتر میکند.
۴- گردشگری میتواند رفتار مردم منطقه را در جهت حفظ هر چه بهتر محیط زیست تغییر دهد.
۵- احیای ساختمانهای موجود (بازندهسازی) و اماکن تاریخی
۶-حفاظت از منابع طبیعت، در بسیاری از مناطق جهان سوم با احداث و حفاظت پارکهای ملی میتوان این اثر را مشاهده کرد (لی، ۱۳۷۸ ۷۷).
۲-۶ آثار منفی گردشگری
مخالفان حضور گردشگران به گروههای مختلف تقسیم میشوند که هر کدام از دیدگاههای خاصی به این مسئله مینگرند افزایش جهانگردان موجب آسیب دیدن اماکن تاریخی، تخریب و آلودگی محیط زیست، افزایش استفاده از وسایل حمل و نقل، ذوب شدن یخها به دلیل گرم شدن تدریجی دمای زمین، تخریب جنگلها، پس مانده های اتمی و غیره از جمله آثار منفی جهانگردی است.
آثار منفی گردشگری را میتوان به سه دسته؛ فرهنگی – اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی تقسیم نمود.
- آثار منفی (فرهنگی – اجتماعی) در خلال دهه ۶۰ مکتبهای فکری به سرعت دچار تغییر و تحول شدند. این مکتبها از سوی رادیکالسیم که در آن زمان محجوب و مورد توجه واقع شده بود، تغذیه میشدند. جهانگردی شکلی جدید از امپریالیسم محسوب میشد. اعتقاد بر این بود که جهانگردی فرهنگ را زایل میکند، به محیط زیست آسیب میرساند، زمین مردم را از آن ها میدزد، ارزش هنر و صنایع دستی را پایین میآورد، منافع اقتصادی اندکی به بار میآورد، اغلب بیمارهای اجتماعی نظیر مواد مخدر و… را به ارمغان میآورد، نخبر محوری، تملق گویی، مصرفگرایی و ارزشهای زودگذر و فانی را در همه جا میگستراند (داسویل، ۱۹۳ ۱۳۸۴).
«گردشگری میتواند در نظامهای گوناگون، نمادهای فرهنگی یک جامعه را تبدیل به کالا نماید. تماس سطحی گردشگران با فرهنگ محلی و صرف تفریح و گذراندن اوقات فراقت دلچسب سبب میشود که تمام تأسیسات و خدمات محلی به نحوی سازمان یابد که بتواند رضایت گردشگران را جلب نماید، از این رو فرهنگ محلی به مجموعهای در هم پیچیده در چارچوب کالایی شدن بدل میگردد و همه چیز در خدمت پول و درآمدزایی قرار میگیرد. این درآمد به بهای گزافی به دست میآید یکی از این موارد از دست دادن هویت خود برای رضایت غیر خود است. برخی نویسندگان به تجاری شدن یا کالایی شدن فرهنگ جامعه میزبان اشاره کردهاند به این معنا که ساکنان محصولات فرهنگی خود را آن گونه که مورد پسند گردشگران باشد عرضه میکنند. همچنین در مطالعاتی نشان داده شده است که ساکنان محلی محصولاتی را به گردشگران عرضه میکنند که از نمونه اصیل آن کیفیت نازلتری دارد و با آنچه برای خودشان تولید میکنند متفاوت است». در این وضعیت جهانگردی در کشورهای در حال توسعه گرایش به تجدد و ظاهر سازی مطابق آنچه به مذاق توریسها خوش میآید دارد و این باعث میشود یک سطحی گرایی مبتذل شیوع یابد. اگر اجتماع مقصد آنقدر منسجم و محکم نباشد تحت تأثیر مسافران هر چه بیشتر چهرهای از خود به نمایش میگذارد که مورد قبول و پذیرش مسافران است و این در نهایت بافت سنتی جامعه را هر چه سریعتر تغییر خواهد داد. حتی باعث تزلزل بنیانهای اجتماعی ناحیه و تغییر رفتار و نگرشهای مردم علیالخصوص جوانان ناحیه مقصد شود و این خود موجب تعارضات و تناقضاتی در بین آنان میشود که پیامدهای منفی بر روابط خانوادگی و نیز اجتماع بگذارد.