بنت و همکاران (۲۰۰۳) و دیگان (۲۰۰۳) سیستم حسابداری مدیریت محیط را تکنیکی برای تولید، استفاده و آنالیز اطلاعات مالی و غیرمالی برای بهبود محیط و کارایی اقتصادی شرکت جهت دستیابی به سازمان دلخواه بیان کردند، سازمانی که بتواند به مسئولیتهای اجتماعی خود درباره استفاده از مواد، انرژی و غیره عمل کرده و حداقل هزینه را نیز بپردازد.
هیرسولوا و هژاک (۲۰۰۶) در بررسی شرکتهای کشور چک، سیستم حسابداری مدیریت محیط را به عنوان سیستمی برگرفته از علم حسابداری برای به حداقل رساندن هزینه های کل و محیطی و کاهش اثرات محیطی بر فعالیتها، محصولات و خدمات مورد مطالعه قرار داد و اثرات آن را بر عملکرد سازمان برشمردند. ایشان این سیستم حسابداری را که نوآوری در سیستمهای حسابداری محسوب می شود، به عنوان ابزار مهمی در به حداقل رساندن هزینه های کل یا هزینه های محیطی و کاهش ضربههای محیطی بر خدمات، محصولات، فعالیتها، قیمتها و درآمد دانستند.
هنری (۲۰۱۰) و هندرو (۲۰۰۹) در مطالعات خود سیستم حسابداری مدیریت محیطی را به عنوان عاملی برای خلق ارزشهایی میدانند که از کاهش هزینه فراتر رفته، سازمانها را به سازمان های پیشرو از منظر فناوری و بازار بدل مینمایند. ایشان افزایش نوآوری و تغییر در استراتژی های سازمان را از مزایای استفاده از سیستم حسابداری مدیریت محیطی دانسته اند.
مارگارت در سال(۲۰۰۵) با عنوان میزان استفاده از ابزارهای حسابداری مدیریت توسط مدیران مالی دانشگاهها: در این تحقیق میزان استفاده از هفت ابزار حسابداری مدیریت توسط مدیران مالی دانشگاه های آمریکا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که عواملی چون تجربه آموزش و داشتن گواهینامههای تخصصی حسابداری مدیریت در کاربرد ابزارهای حسابداری مدیریت دخیل بوده است.
کادز و گولدینگ (۲۰۱۲) به بررسی این موضوع پرداختند که آیا تناسب به کارگیری حسابداری مدیریت و استراتژی موجب بهبود عملکرد میگردد یا خیر. آنان در پژوهشی که در اسلونی انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که سیستم های حسابداری مدیریت استراتژیک و استراتژی های متفاوت، منجر به تفاوت در عملکرد سازمانی نمی شود.
هیل (۲۰۰۰) “تبیین دلایل اتخاذ استراتژی بهترین شیوه هزینه کردن در توسعه بازار” در این مقاله محقق استدلال کردهاست که ترکیب و تلفیق استراتژی تمایز و قیمت تمام شده پائین موجب ایجاد مزیت رقابتی پایدار و بادوام میشود. او اشارهکردهاست تأثیر فوری استراتژی تمایز اگر چه موجب افزایش هزینه های هر واحد کالا خواهد شد اما اگر افزایش مقدار تولید قیمت تمام شده در کنترل باشد، در نهایت تأثیر طولانی مدت آن منجر به کاهش قیمت تمام شده هر واحد کالا و پیشتازی در توسعه بازار خواهد شد.
داچ فایاردو همکاران (۲۰۱۲) در مقاله ” اثر مدیریت هزینه داخلی، یکپارچه سازی سیستمهای اطلاعاتی و ظرفیت جذب برای مدیریت هزینه درون سازمانی در زنجیره تامین” مدیریت هزینه درون سازمانی یک روش استراتژی مدیریت هزینه میباشد که هزینه ها را در سازمانها برای پیش بینی منابع و طرح ریزی در منابع به مدیریت عرضه میکنند. این تحقیق با بررسی حسابدارن مدیریت که بخشی از عرضه هستند با بهره گرفتن از مدلسازی ارتباط ساختاری مورد آزمون قرار گرفتند و نتایج نشان داده که ارتباط منابع داخلی الکترونیکی و منابع خارجی یکپارچه، مدیریت هزینه داخلی و ظرفیت پذیرش مستقیم و غیر مستقیم قوانین نشانه ایست در توسعه یک مدیریت هزینه و دریافتیم این منابع بر روی هم برای رساندن شرکت به نهایت سود تاثیر دارند.
چی – لانگ لی و همکاران (۲۰۱۱) در مقاله ” ساختار سازمانی، رقابت و اندازه گیری عملکرد سیستمها و اثرات مشترک آن بر عملکرد ” با مطالعه بر ۱۶۸ شرکت تایوانی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تایوان برای طراحی سیستم اندازه گیری عملکرد دو بعد مورد ارزیابی قرار میدهد. ۱- استفاده از اقدامات یکپارچه مربوط به چهار دیدگاه کارت امتیازی متوازن. ۲- مرحله توسعه PMS. نتایج نشان میدهد که بین شدت رقابت و مراحل توسعه PMS و عملکرد شرکتها رابطه مثبت وجود داشته و استفاده از اقدامات یکپارچه به عملکرد سازمان بستگی دارد.
باربارا و همکاران (۲۰۱۱) در مقاله ” یکپارچه سازی سیستم حسابداری مالی و مدیریت: تاثیر میانجی زبان مالی ثابت بر اثر بخشی کنترلی ” بیان میکنند دو عامل اساسی برای طراحی سیستم حسابداری مدیریت وجود دارد. ۱- ثبتهای مالی می تواند به عنوان یک دیتا بیس حسابداری مدیریت استفاده گردد.
۲- حسابداری مدیریت به عنوان یک سیستم مستقل استفاده گردد. با مطالعه بر ۱۴۹داده مورد تحقیق از ۱۵۰۰شرکت آلمانی نتایج نشان میدهد که تکنیکهای حسابداری مدیریت یکپارچه به عنوان یک نفوذ میانجی بر سیستم کنترلی اثر بخش میباشد همچنین گزارشات مالی برای طراحی حسابداری مدیریت نقش بسزایی دارد بین حسابداری مالی و حسابداری مدیریت در آکادمی فاصله زیاد وجود دارد بین آن ها یک عامل مشترک و چشمگیر وجود دارد.
وانگر و شالتگر (۲۰۰۴) استراتژی محیطی شرکت نیز با عملکرد اقتصادی و محیطی یا رقابتپذیری بنگاه در ارتباط بوده و بر آن تأثیر می گذارد. برای شرکتهایی با استراتژی های مبتنی بر ارزش سهامداران، رابطه بین عملکرد محیطی و ابعاد مختلف عملکرد اقتصادی، بسیار مثبتتر از شرکتهای فاقد چنین استراتژی است. مقیاس مورداستفاده جهت سنجش عملکرد اقتصادی، رقابتپذیری است. رقابتپذیری محیطی، آن بخش از رقابتپذیری کل شرکت است که تحت تأثیر فعالیتهای مدیریتی محیطی است. رقابتپذیری محیطی به سه دسته قابلتقسیم میباشد:
۱- رقابتپذیری محیطی بازارگرا. ۲- رقابتپذیری محیطی درونگرا و۳- رقابتپذیری محیطی سود گرا. دودسته دیگر که در هیچکدام از این عوامل دستهبندی نشدهاند، در قالب عامل چهارم و با نام رقابتپذیری محیطی مرتبط با ریسک دسته بندی میشوند.
نلسون (۲۰۰۸) در مقاله ” پیشبینی تغییر در سیستمهای حسابداری ” با بررسی بر ۳۱ شرکت تولیدی کانادا بیان میکند شش متغیر ممکن است بر تغییرات سیستم حسابداری مدیریت و سیستم کنترل که نشان دهنده تئوری احتیاطی میباشند این تغییرات در طول سه ساله و بر اساس ظرفیت سازمانها پیشبینی شده است نتایج نشان داده سازمانهایی که تأکید زیاد بر استراتژیهای تمایز دارند تغییرات قابل توجهی در سیستم کنترل حسابداری مدیریت گزارششده است علاوه بر این شدت رقابت بر تغییرات حسابداری مدیریت از طریق ساختار سازمانی تأثیر میگذارد.
نولانس و همکاران (۲۰۰۸) در مقاله “بررسی کارایی هزینه در شبکه یک بانک یونانی” به بررسی کارایی هزینه در این بانک مهم یونان پرداختند. در این تحقیق نمونه ای شامل ۵۸ شعبه از این بانک در شش شهر مهم یونان برای سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ انتخاب، و نتایج آن ها نشان دهنده این بود که شعبههای روستایی به طور متوسط کارا تر از شعبههای شهری هستند. همچنین تحلیل حساسیت ورودی ها و خروجیها نشان دادند که اندازه شعبه بر کارایی تأثیرگذار بوده است.
برومویچ (۱۹۹۰) در مقاله “نقش اطلاعات حسابداری برای استراتژی در بازار” اشاره می کند تغییر و توسعه سیستم کنترلی و حسابداری مدیریت به منظور تمرکز بر فعالیتهای ارزش افزوده مربوط به رقیبان امری ضروری است.