-
-
-
- جنس دیه :
-
-
کلیه روایات وارده در باب دیات دلالت بر این مطالب را دارند که تعیین مقدار درهم ، دینار ، گاو و گوسفند بر اساس محاسبه با قیمت شتر بوده است و برای تسهیل امر بر جانی اجازه دادهاند که جانی مالی را که در اختیار دارد با در نظر گرفتن ارزش آن با شتر بپردازد و چون در زمان ما بهترین راه برای پرداخت دیه پرداخت همان پولی است که مردمان هر کشوری در اختیار دارند باید با تعیین قیمت یکصد شتر دیه را پرداخت نماید . به عبارت دیگر تعیین انواع دیات برای تسهیل امر بوده و همین تسهیل امر اقتضاء میکند که جانی پول رایج کشور خود را پرداخت کند .
-
-
-
- دیه زبان مقرر در قانون مجازات اسلامی
-
-
ماده
موضوع – تعریف
دیه تعیین شده در قانون
و رویه در پزشکی قانونی
۶۱۱
از بین بردن تمام زبان سالم
دیه کامل
۶۱۱
لال کردن انسان سالم با ضربه مغزی و مانند آن
دیه کامل
۶۱۱
بریدن تمام زبان لال
ثلث دیه کامل
۶۱۲
بریدن مقداری از زبان لال
به نسبت مساحت از ثلث دیه
۶۱۲
بریدن مقداری از زبان سالم
به نسبت از دست دادن قدرت ادای حروف
۶۱۳
جنایتی که بر زبان وارد شده و موجب از بین رفتن ادای حروف نشود لیکن باعث عیب شود[۱۰۰]
تعیین دیه با نظر حاکم ( ارش)
۶۱۳
قطع زبان که باعث از بین رفتن قدرت ادای مقداری از حروف باشد و قطع باقیمانده توسط فرد دیگری که باعث از بین رفتن قدارت ادای باقی حروف شود .
دیه به نسبت از بین رفتن قدرت ادای حروف
۶۱۴
بریدن زبان کودک قبل از سن سخن گفتن
دیه کامل
۶۱۴
بریدن زبان کودکی که به سن سخن گفتن رسیده ولی سخن نمی گوید .
ثلث دیه کامل
۶۱۴
بریدن زبان کودک اگر بعداً معلوم شود که زبان کودک سالم بوده و قدرت تکلم داشته
بقیه ی دیه تا میزان دیه کامل
۶۱۵
هر گاه جنایتی موجب لال شدن گردد و دیه کامل از جانی گرفته شود و دوباره زبان به حال اول برگردد و سالم شود دیه مسترد می شود .
۵۶۴
فلج کردن زبان سالم
۳/۲ دیه زبان
۵۶۴
قطع کردن زبان فلج
۳/۱ دیه زبان
هر گاه با قطع تمام زبان ، حس چشایی از بین برود فقط دیه قطع زبان پرداخت می شود و اگر با قطع بخشی از زبان ، چشایی از بین برود یا نقصان یابد در صورتی که چشایی از بین رفته مربوط به همان قسمت زبان باشد هر کدام از ارش چشایی و دیه زبان که بیشتر باشد باید پرداخت شود و اگر چشایی از بین رفته مربوط به همان قسمت از زبان نباشد ارش چشایی و دیه زبان جداگانه باید پرداخت شود مگر اینکه از دیه کامل بیشتر باشد که در این صورت فقط به میزان دیه کامل پرداخت می شود و اگر با جنایت بر غیر زبان ، چشایی از بین برود یا نقصان پیدا کند دیه یا ارش آن جنایت بر ارش چشایی افزوده میگردد . [۱۰۱]
دیه زبان به اعتبار از بین رفتن میزان قدرت ادای حروف تعیین می شود نه به اعتبار مساحت زبان به طور مثال اگر یک چهارم سطح زبان قطع شود و مجنی علیه تکلم نصف از حروف را از دست بدهد دیه ی متعلقه نصف دیه کامل یعنی ۵۰۰ دینار است . [۱۰۲]
اگر کودکی به حد صحبت کردن رسیده باشد یعنی کودکان همسو او بتوانند صحبت کنند ولی او قادر به تکلم نباشد بنابرین در حکم لال میباشد و دیه قطع زبان به او طور کامل سبب ثبوت ثلث دیه (۳۳/۳۳۳ دینار ) می شود ، زیرا ظن قوی حاصل می شود که آفت در زبان کودک وجود دارد که نمی تواند صحبت کند و ملحق به فرد لال می شود . [۱۰۳]
-
-
-
- نظریه های مشهور فقهی دیه زبان [۱۰۴]
-
-
الف) شهید اول :
در مورد ریشه کن کردن زبان با بریدن همه آن ، خونبها ثابت می شود و همچنین در بریدن آنچه بدان همه حروف ( یعنی تکلم کردن بدان ها ) از بین برود . در برخی از حروف ( بیست و هشتگانه ) به حساب حروف خونبها داده می شود . [۱۰۵] در ریشه کن کردن زبان لال یک سوم خونبهاست و در برخی از آن به حساب آن است .
اگر شخص سالم ادعا کند که به سبب جنایت ، سخن گفتن او از بین رفته است به قسامه گفته او تصدیق می شود و گفته اند سوزنی به زبانش میزنند ، اگر خون سیاه بیرون آمد ، تصدیق و اگر سرخ بیرون آمد تکذیب میشوند . [۱۰۶]
ب) محقق حلی :
در بیخ کردن زبان صحیح است دیه ، یعنی : تمام و در زبان گنگ ثلث دیه است و در هر قدر که بریده شود از زبان گنگ به حساب آن است از حیثیت مساحت .
اما زبان صحیح ، پس امتحان می شود به حروف معجم و آن ها بیست و هشت حرف اند و در روایتی بیست و نه حرف است و طرح شده است . مترجم گوید که : ظاهر این است که در این روایت ، هر یک از الف و همزه را حرف علی حده اعتبار نموده است ، چنان که بعضی از ارباب عربیت نیز چنین نموده اند .
و مساوی اند زبان لسن ، یعنی فصیح ، با غیر آن ، و زبان سنگین با سبک و اگر برود تمام واجب میگردد دیه کامل و اگر بگردد ، یعنی از بریدن سریع النطق ، یا زیاد شود سرعت نطقش ، یا بوده باشد سنگین ، پس زیاد گردد از حیثیت سنگینی ، پس نیست تعزیری و در آن حکومت است.[۱۰۷]
-
-
-
- خسارت های مازاد بر دیه زبان و مصادیق آن
-
-
بدون تردید هرجا که سخن از عدل و انصاف است هر نظریه ای که به آن نزدیک تر باشد از نظر جوامع انسانی مقبول تر خواهد بود چرا که همه مبارزات بشر در طول تاریخ برای اجرای عدالت اجتماعی بوده است . بنابرین به حکم ساده ترین قاعده عدل و انصاف بایستی معادل زیان وارده از دارایی او کسر و به دارای زیان دیده افزوده شود .
وقتی لزوم جبران خسارت های زاید بر دیه را بپذیریم حال این سوال مطرح می شود که بر موازین شرع کدام یک از خسارت های قابل جبران و چه شرطی برای جبران آن ها وجود دارد ؟ پزشکی قانونی تا چه حد در تعیین این نوع خسارت ها نقش دارد ؟
به طور کلی نظراتی که در خصوص امکان تعیین زیان های ناشی از جرم افزون بر دیه مقدر شرعی مطرح گردیده را می توان به دو دسته موافقین با امکان جبران اینگونه زیان ها و مخالفین با ترمیم زیان های یاد شده تقسیم بندی نمود عده ای از فقها و حقوق دانان معاصر معتقدند که زیان های افزون بر دیه مقدر شرعی بر طبق شرع و قانون قابل مطالبه میباشد و به ترمیم این قبیل خسارات اظهار نظر نموده اند و بر عکس ، عده ای از فقها به استناد منابع فقهی و با الهام از روح قوانین اخذ هر گونه خسارت غیر از دیه را مردود دانسته اند و به عدم مشروعیت جبران خسارت های مازاد بر دیه زبان ، فتوا دادهاند .
نظریه ها در مورد مطالبه مازاد بر دیه زبان
الف) نظریه مخالفین :