۲-۸-۲- انواع دانش از نظر جورنا
رنه جورنا در مقاله با عنوان «انواع دانش و اشکال مختلف سازمانی» سه نوع دانش را نام میبرد:
-
- دانش ضمنی (نهان): که قابل مشاهده نبوده و در تجارب، فرهنگ و ارزشهای یک فرد یا سازمان نهفته است.
-
- دانش صریح: آشکار و کدگذاری شدهاست.
- دانش نظری یا تئوریکی: دانشی است که از تخصصهای عمیق افراد سرچشمه میگیرد. ویژگیهای این نوع دانش، بیشتر شبیه دانش ضمنی است.
جورنا سپس به بیان کاربرد این سه نوع دانش پرداختهاست. جدول زیر کاربرد این دانشها را در ساختارهای پنجگانه مینتزبرگ نشان میدهد (امیرخانی، ۱۳۸۳).
جدول۲- ۳ کاربرد انواع مختلف دانش در ساختارهای پنج گانه مینتزبرگ
نوع دانش
نوع ساختار
نظری
صریح(آشکار)
ضمنی (نهان)
ساختار ساده
کم
کم
زیاد
بوروکراسی ماشینی
کم
زیاد
کم
ساختار بخشی
کم
زیاد
نسبتاً زیاد
بوروکراسی حرفهای
زیاد
زیاد
نسبتاً زیاد
ادهوکراسی
کم
زیاد
زیاد
۲-۸-۳- انواع دانش از نظر ماشلوپ
زاک[۱۷] از پنج نوع دانش نامبردهاست (جعفری مقدم، ۱۳۸۲).:
-
- دانش عملی[۱۸]: که در کارها، اقدامات و تصمیم گیریهای انسان مورد استفاده قرار میگیرد. دانش سیاسی، دانش حرفهای، دانش مربوط به کسب و کار و دانشهای تجربی دیگر از این نوع هستند.
-
- دانش عقلانی[۱۹]: که ارضاکننده کنجکاویهای عقلانی و منطقی است. این دانش، به عنوان بخشی از دانشهای انسانگرایانه[۲۰] قلمداد می شود.
-
- دانش تفریحی[۲۱]: که در مقابل دانش عقلانی مطرح می شود. این نوع دانش ارضاکننده کنجکاویهای عقلانی انسان نیست. بلکه به خاطر جنبه تفریحیداشتن و احساسیبودن، مطلوب میباشد. و شامل شایعات، اخبار حوادث و اتفاقات، داستانها، جک، بازیها و نظایر این ها می شود.
-
- دانش روحانی (مقدس)[۲۲]: که در ارتباط با دانش مذهبی انسان است و باعث رهایی انسان از گناه می شود.
- دانش ناخواسته[۲۳]: دانشی است که خارج از علایق انسان است و بیهدف نگهداری می شود. (Zack et al, 2009).
۲-۸-۴- طبقه بندی بلاکلر از دانش
بات[۲۴] (۱۹۹۵) هم در یک طبقه بندی از دانش، انواع زیر را شناسایی کردهاست (Bhatt, 2002):
دانش ضمنی (نهان)، که این نوع دانش به سه دسته تقسیم می شود:
-
-
- دانش فرهنگی: به فرایند دستیابی به ادراکات مشترک اشاره می کند. فرآیندهایی نظیر جامعه پذیری و فرهنگپذیری.
-
- دانش ذهنی: دانشی است که به مهارتهای مفهومی و تواناییهای شناختی وابسته است و یک دانش انتزاعی است که در ذهن فرد نهفته است.
- دانش منسجم: دانشی است که وابسته به عمل و اقدام افراد است. این نوع دانش به حضور فیزیکی افراد و معاملات رودررو متکی است.
-
دانش صریح (آشکار): در این طبقه دو نوع دانش قرار می گیرند:
-
- دانش نظاممند: دانشی نظاممند است و می تواند به گونه ای نظاممند در روابط تکنولوژی، نقشها و رویه های رسمی مورد تحلیل قرار بگیرد. همچنین این نوع دانش اشاره به دانشهای جمعی و مشترک بین انسانها دارد.
- دانش منظم: که در قالب علائم و نشانههاست و می تواند به صورت کتاب و یا اطلاعاتی که به صورت الکترونیکی ردوبدل می شود، یافت شود.
-
۲-۸-۵- طبقه بندی لیدنر و علوی از دانش
علوی[۲۵] (Alavi, 2000:115) در طبقه بندی انواع دانش به چهار نوع دانش اشاره کرده اند:
-
- دانش ضمنی(نهفته) که در زمینه اقدامات و تجارب افراد دارد و تشکیلدهنده مدلهای ذهنی افراد است.
-
- دانش صریح (آشکار) که در مقایسه با دانش ضمنی عمومیت بیشتری داشته و به راحتی قابل انتقال است.
-
- دانش فردی که در وجود فرد نهفته است و ریشه در اقدامات فردی او دارد.
- دانش گروهی دانشی است که در سیستمهای اجتماعی و فرهنگی یک سازمان نهفته است (Alavi, 2000:115).
۲-۹- عوامل کلیدی موفقیت در پیادهسازی مدیریت دانش
در این بخش گستره وسیعی از عوامل کلیدی موفقیت در پیادهسازی مدیریت دانش ذکر میشود. این عوامل از دیدگاه مدیریت دانش عبارت است از اقدامات و فعالیتهایی که در پیادهسازی مدیریت دانش حیاتی هستند و تحقق هدف در گرو آن ها میباشد. عوامل کلیدی موفقیت آنهایی هستند که یا درونی بوده و توسط سازمانها قابل کنترل است و یا بیرونی بوده و کنترل کمی بر آن ها صورت میگیرد. بر مبنای تجارب سازمانهای پیشرو در خصوص پیادهسازی مدیریت دانش، عوامل کلیدی موفقیت مورد بررسی قرار میگیرد (Pfister et al, 2012).
درخصوص شناسایی عوامل کلیدی موفقیت پژوهش های بسیاری انجام شده است. معمولا اولین گام جهت اجرای یک سیستم، شناخت عوامل کلیدی موفقیت آن سیستم می باشد. در طراحی و اجرای مدیریت دانش در سازمانها نیز عواملی وجود دارند که نقش مهم و حیاتیتری را نسبت به سایر عوامل ایفا می کند. عوامل کلیدی موفقیت در سازمانها کمک می کند تا با تمرکز قوا حول محورهای اصلی، روند اجرای سیستم مورد نظر تسهیل و تسریع گردیده و از اتلاف منابع جلوگیری شود. روکارت[۲۶] (۱۹۷۹) عوامل کلیدی موفقیت را شامل تعداد محدودی از حوزه ها میداند که نتایج رضایت بخش آنها، عملکرد رقابتی موفقیت آمیز را برای فرد، واحد، گروه یا سازمان تضمین کرده و به عبارتی ایجاد ارزش نماید. از این رو، شناخت عوامل کلیدی موفقیت برای مدیریت دانش نیز یکی از اولین و مهمترین گامهای پژوهش در حوزه مذکور خواهد بود. ماتی[۲۷] (۲۰۰۴) اظهار داشته است که عوامل کلیدی موفقیت اجرای مدیریت دانش در سازمانها عبارت است از: فرهنگ، سازمان، راهبرد، سیستمهای مدیریت دانش و زیرساخت IT، فرایندها و اقدامات مؤثر و سیستماتیک.
دیگر پژوهشگران به توسعه یک مدل مفهومی برای مدیریت دانش با تکیه بر عوامل کلیدی موفقیت پرداختهاند. این مدل بر پایه فرهنگ سازمانی، مدیریت، نیروی انسانی، آموزش، ابعاد سازمانی، پایلوت، فناوری اطلاعات، اندازه گیری عملکرد، الگوبرداری و ابعاد مدیریت دانش تشکیل شده است. شکل زیر نشاندهنده مدل مفهومی ارائه شده است (Bhatt, 2002).