کارسلو و نیل[۱۹](۲۰۰۳) نشان دادند که استقلال کمیته حسابرسی با افشای وضعیت مالی شرکتهایی که با بحران مالی روبرو شدهاند ارتباط دارد. به ویژه، این دو افشاهای انجام شده در یادداشتهای همراه صورتهای مالی و تحلیل و بحث مدیریت را مورد تحلیل قرار دادند تا مشخص کنند که آیا افشاها در مورد ادامه حیات شرکت در آینده خوشبینانه بودند یا بدبینانه. نتایج حاکی از این بود که شرکتهای دارای تجربه بحران مالی، رابطه معنادار مثبتی بین درصد مدیران وابسته کمیته حسابرسی و خوشبینی افشای تداوم فعالیت داشتد. (کارسلو و نیل، ۲۰۰۳).
استقلال کمیته حسابرسی اغلب به عنوان ویژگی ضروری تاثیرگذار بر اثربخشی کمیته حسابرسی در فرایند نظارت بر گزارشگری مالی در نظر گرفته میشود، زیرا اعضای کمیته مدیران خارجی و مستقل از مدیریت هستند. اهمیت استقلال کمیته حسابرسی در اکثریت توصیه ها و قوانین برای تشکیل اجباری کمیته حسابرسی منعکس میشود، که توصیه یا الزام میکنند که اکثریت اعضای کمیته حسابرسی باید از مدیران غیرموظف باشند. انگلیسی(۱۹۹۴) به طور کلی در ادبیات تحقیقات پیشین مربوط به استقلال کمیته حسابرسی دریافته است که متغیرهایی از قبیل اندازه هیات مدیره و استقلال هیات مدیره با استقلال کمیته حسابرسی ارتباط دارند.
ولنایزر(۱۹۹۵) با بهره گرفتن از روش استدلال قیاسی، به ارزیابی این ادعا پرداخته است که آیا استقلال کمیته حسابرسی، موجب بهبود کیفیت گزارشگری مالی میشود یا خیر. به اعتقاد وی، با توجه به اینکه رویههای جاری حسابداری به مدیران این اجاره را میدهد تا در انتخاب روشهای حسابداری و انجام برآوردهای مربوط سلیقهای عمل کنند؛ وقوع چنین امری بعید به نظر میرسد. کار ولنایزر از آن جهت حائز اهمیت است که وی رابطه میان ماهیت(محدودیتهای) نظام حسابداری و اشخاصی را که در پی نظارت بر آن هستند، مشخص ساخته است.
پژوهش دیگری که در ارتباط با اهمیت استقلال کمیته حسابرسی انجام شده است، مربوط به دیزورت و سالتریو[۲۰](۲۰۰۱) است. آنان با بررسی قضاوتهای اعضای کمیته حسابرسی، به مطالعه چگونگی تاثیر استقلال و دانش حسابرسی اعضای مذکور بر تمایلشان در حمایت از مواضع حسابرس به هنگام اختلاف نظر آن ها با مدیریت، پرداختهاند. یافته های پژوهشگران مذکور نشان میدهد که میان استقلال و دانش حسابرسی اعضای کمیته حسابرسی و جانبداری از حسابرس به هنگام اختلاف نظر وی با مدیریت، رابطه مسقیمی وجود دارد.
۲٫تخصص کمیته حسابرسی: تخصص و مهارت اعضای کمیته حسابرسی، ویژگی دیگری از ویژگیهای کمیته حسابرسی است که با اثربخشی کمیته حسابرسی ارتباط تنگاتنگی داشته است و در ادبیات تحقیقات پیشین به نحو چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. هر یک از اعضای کمیته حسابرسی باید تجربه لازم در برخی از حوزه های مرتبط با کسب و کار داشته و با صنعت فعالیت شرکت آشنا باشد. حداقل یکی از اعضا، معمولا رئیس کمیته، باید پیشینه قوی و مناسب از امور مالی، حسابداری و حسابرسی داشته باشد و از این طریق بتواند کمیته را در هنگام طرح مباحث تکنیکی مالی یاری کند. هر یک از اعضاء باید در برقراری ارتباط با مدیریت و حسابرسان ماهر باشد و سوالهای کنکاشرگانهای درباره ریسکهای مالی و حسابداری مطرح کند. مدیریت، حسابرسان داخلی و مستقل منابع خوبی برای برآوردن نیازهای اطلاعاتی و آموزش اعضای کمیته حسابرسی هستند. بنابرین، کمیته حسابرسی باید شرکت را ترغیب کند که اعضا هر گونه آموزش لازم به منظور ایفای مسئولیتهای امانتداری خود را ببینند و بر این امر اصرار ورزد. این امر به ویژه برای اعضای جدید ضروری است که نیاز به آشنایی کامل با مسئولیتهایشان برای ایفای مؤثر آن دارند(مهدوی، ۱۳۹۱).
دیزورت و سالتریو[۲۱](۲۰۰۱) نمونهای از اعضای کمیته حسابرسی شرکتهای کانادایی را مورد بررسی قرار دادند تا واکنش آن ها را نسبت به مذاکرات میان حسابرس مستقل و مدیریت شرکت مشخص کنند. آن ها دریافتند که حمایت بیشتر از حسابرس مستقل به وسیله کمیته حسابرسی با تجربه بیشتر مدیر مستقل و دانش بالاتر گزارشگری حسابرسی مدیران ارتباط دارد. با وجود این، رابطه معناداری بین قضاوت اعضای کمیته حسابرسی و دانش گزارشگری مالی آن ها پیدا نکردند. مک دانیل، مارتین و مینس[۲۲](۲۰۰۲) برای بررسی اختلاف قضاوت درباره کیفیت گزارشگری مالی میان کارشناسان مالی و تحصیل کرده های مالی آزمایشی انجام دادند. نتایج حاصل از مطالعه شمول کارشناسان مالی را در کمیته حسابرسی در برداشت که احتمال میرود یکنواختی ارزیابیهای کلی کیفیت گزارشگری را بهبود بخشد. دیویدسان، زای و زو[۲۳](۲۰۰۴) در تحقیقی بازده سهام را پیرامون زمان انتصاب اعضای کمیته حسابرسی مورد بررسی قرار دادند. نتایج آن ها نشان داد مادامی که اعضای جدید کمیته حسابرسی دارای تخصص مالی باشند، شاهد تاثیرگذاری قابل ملاحظهای روی قیمت سهام هستیم.
مطالعات قبلی نشان دادهاند مهارتها و تجارب حرفهای اعضای کمیته در زمینهی گزارشگری مالی یک عامل کاملا آشکار مرتبط با اثربخشی کمیته حسابرسی است. (کانسوئلو و دفیوئنتس، ۲۰۰۷). گروه دیگری از مطالعات رابطه میان تخصص کمیته حسابرسی، مدیریت سود و کیفیت سود را مورد بررسی و تحلیل قرار دادهاند. چندین نتیجه کلی میتوان از مطالعات پیشین در زمینه تخصص و تجربه کمیته حسابرسی استخراج کرد. نوشتارهای نظری و تجربی اهمیت انواع مختلف تخصص و تجربه را پیرامون فعالیتهای عملیاتی متنوع شناسایی کردهاند. علاوه بر استقلال، تخصص کمیته حسابرسی نیز اغلب به عنوان ویژگی مهمی برای عملکرد مؤثر آن در نظر گرفته میشود. استدلال شده است که نظارت مؤثر کمیته حسابرسی ایجاب میکند که اعضای آن برای ارزیابی مستقل موضوعاتی که به آن ها ارائه میشود، تخصص کافی در حسابداری و حسابرسی داشته باشند. (بیسلی و سالتریو،۲۰۰۱؛ دیویدسان، زای و زو، ۲۰۰۴).
بدون درجه مشخصی از تخصص، برای اعضای کمیته حسابرسی دشوار خواهد بود تا اطلاعات مالی را که ملزم به ارزیابی آن هستند به اندازه کافی درک کنند. علاوه بر این، مدیران دارای مدرک حرفهای قانونی تمایل به داشتن آگاهی بیشتر از وظایفشان و الزمات قانونی پیرامون گزارشگری مالی دارند. همچنین نهادهای تدوین کننده مقررات در ایالات متحده اهمیت قابل ملاحظهای در زمینه تخصص کمیته حسابرسی تشخیص دادهاند. به دنبال توصیه کمیته بلوریبون[۲۴] (۱۹۹۹) بورسهای اوراق بهادار نیویورک و انجمن ملی معاملهگران اوراق بهادار، برای این که اعضای کمیته حسابرسی را ملزم به داشتن سطح مشخصی از سواد مالی و حسابداری یا تخصص مدیریت مالی مربوطه نمایند، مقرراتشان را اصلاح کردند.