آموزش شهروندی در هرجامعه تا حد زیادی تابع فرهنگ، تاریخ، حکومت وشیوه اداره آن کشور و بطورکلی فضای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن جامعه است. مقوله آموزش شهروندی با آموزش ارزشها به شدت گره خورده است و رموز و پیچیدگیهای موجود در ارزشهای حاکم بر هر جامعهای تصویری متفاوت به شهروندان و صلاحیتهای ضروری آنان میدهد.(صافی، ۱۳۷۱)
اما بررسیها و مطالعات نشان میدهد که هدفهای کلی و عمومی آموزش شهروندی در بسیاری از کشورها شباهتهای چندی با یکدیگر دارند. برای مثال «لی» در مطالعهای اهداف آموزش شهروندی را در ۱۲ کشور آسیایی بررسی کردهاست که شامل موارد زیر میباشد:
-
- فراهمسازی مبنای لازم برای رشد روحی و روانی افراد،
-
- توسعه حس قدرشناسی و تقدیر نسبت به میراث فرهنگی و تقویت هویت ملی،
-
- کمک به شهروندان در تعبیر و تفسیر ارزشها و مفاهیمی که توسط وسایل ارتباط جمعی، اینترنت و… منتقل میشود،
-
- افزایش مسئولیت پذیری شخصی،
-
- افزایش آگاهی از قوانین و مقررات اجتماعی،
-
- فراهم کردن راهنمایی برای رفتار در زندگی روزمره
-
- کمک به افراد جهت دستیابی به یک شخصیت مستقل و منطقی،
-
- مبارزه با بد رفتاری با محیط زیست،
-
- افزایش و ارتقای صلح در سطح ملی و بینالمللی،
-
- تقویت غرور ملی در سطح جامعه،
-
- تقویت پایه و اساس خانواده،
-
- افزایش احترام به ارزشهای عدالت، برابری و مانند آن،
-
- تقویت و تسریع رشد و توسعه اقتصادی،
-
- افزایش احترام و تساوی فرصتها برای دختران و زنان،
-
- جلوگیری از آسیب رسانی اجتماعی و افزایش بردباری و تحمل،
- پذیرش نظم و تبعیت از قوانین اجتماعی(آقازاده، ۱۳۸۵).
۲-۷- شهروندی و انواع آن
مفهوم شهروندی نه تنها موضوع مورد نظر تاریخ نویسان و فیلسوفان بوده است بلکه در بین دانشمندان اجتماعی و سیاسی نیز رایج بوده است. اینگونه استدلال میگردد که مفهوم شهروندی در تاریخ طولانی اش، کانون پژوهش فلسفی و مسائل اجتماعی ـ سیاسی وسیعی بوده است و تا به امروز به عنوان یکی از سوالات اساسی در تفکر سیاسی مدرن و همچنین در زمینه تعلیم و تربیت باقی مانده است (فتحی و واحد چوکد، ۱۳۸۸). در ادامه به دسته بندی که توسط بنکس (۲۰۰۸) ارائه شده میپردازیم:
جیمزبنکس در خصوص انواع شهروندان به ارائه دسته بندیای می پردازد که از چهار سطح مرتبط به هم تشکیل شده است. شکل زیر دسته بندی را به همراه سطوح مختلف آن نشان میدهد.
شهروند قانونی
شهروند حداقلی
شهروند فعال
شهروند تحولی
شکل (۱-۲) انواع سطوح شهروندی (بنکس، ۲۰۰۸)
شهروندی قانونی:
پایینترین و کممایه ترین سطح شهروندی محسوب می شود. و از حقوق و وظایف معینی برخوردار هستند
شهروندی حداقلی:
آنهایی هستند که شهروندان قانونی به حساب میآیند، در انتخابات محلی و ملی شرکت میکنند و به کاندیداها و اشخاص مهم و اصلی رأی میدهند.
شهروندی فعال:
صرفا در رأیکیری شرکت نکرده بلکه در راستای بالفعل نمودن و اجرای قوانین و مقررات موجود فعالیت میکنند. شهروندان فعال در تظاهرات اعتراضی شرکت میکنند و یا سخنرانیهای علنی در خصوص مسائل جاری و تغییر و تحولات و اصلاحات برگزار میکنند.
شهروند تحولی:
این نوع شهروندی شامل فعالیت های مدنی میباشد که برای بالفعل کردن ارزش ها، اصول اخلاقی، و ایدههای فراسوی قوانین و مقررات موجود، طراحی و تنظیم میگردد.
۲-۸- تعلیم و تربیت شهروندی
ماهیت پیچیده و بحث برانگیز شهروندی موجب ارائه برداشت ها و تعابیر مختلفی از آن شده است. در ادبیات شهروندی از اصطلاحات مختلفی همچون تربیت به منظور شهروندی[۲۶]، آموزش درباره شهروندی[۲۷]، تربیت برای شهروندی دمکراتیک[۲۸] و تربیت مدنی[۲۹] برای اشاره به مفهوم شهروندی استفاده شده است.
کییر (۱۹۹۹) بر این باور است که مسائلی همچون کثرت گرایی، چندفرهنگی، میراث و تنوع فرهنگی و نژادی، انسجام اجتماعی، حقوق فردی و جمعی، مسئولیت های حرفه ای و شغلی، هویت ملی و آزادی طلبی، کار آموزش شهروندی را با چالش های اساسی روبرو ساخته است و این عوامل سبب گشته است که تعریف واحدی از مفهوم شهروندی ارائه نگردد. وی در تعریف این مفهوم به دو برداشت حداقلی و حداکثری از تربیت شهروندی اشاره دارد. مفهوم حداقلی تربیت شهروندی صرفا بر آموزش حقوق و مسئولیت های فراگیران، ساختار سیاسی، تاریخ ملی و قانون اساسی متمرکز است. مطابق این برداشت ، تربیت شهروندی به جای پرورش حس مشارکت در بین دانش آموزان، بر دانش شهروندی تأکید دارد. این برداشت شهروندی باعث انفعال فراگیران در کلاس های درس میگردد، زیرا معلمان صرفا از روش های سنتی تدریس استفاده می نمایند. کی یر از این نوع آموزش با عنوان آموزش درباره شهروندی نام میبرد. وی معتقد است که مفهوم حداقلی تربیت شهروندی گاهی به عنوان تربیت مدنی نیز یاد میگردد که محتوا مدار و معلم مدار بوده و به منظور سنجش و ارزیابی آموخته ها بر آزمون و امتحان متکی میباشد. در مقابل، برداشت حداکثری تربیت شهروندی بر آموزش به منظور شهروندی تأکید میکند. این مفهوم شامل دانش، مهارت و ارزش ها بوده و دانش آموزان را برای مشارکت فعال و مسئولانه در مدرسه و خارج از آن آماده میکند. بر خلاف تربیت شهروندی محدود، این برداشت، یادگیری را فراسوی برنامه درسی و کلاس درس گسترش داده و تمام فعالیت های درون و خارج از مدرسه را در بر میگیرد. بعلاوه، این برداشت به شدت وابسته به تدریس تعاملی است به این صورت که مستلزم بحث و گفتگو بوده وفرصت های متعددی را برای مشارکت فعالانه فراگیران مهیا میسازد. کییر به ارائه پیوستاری در این زمینه می پردازد که در یک سوی آن برداشت حداقلی و در سوی دیگر برداشت حداکثری از تربیت شهروندی قابل بحث است. هر یک از دو سوی طیف ویژگی های متفاوتی را به نمایش میگذارند که در برداشت ما از تربیت شهروندی تاثیرگذار است. این برداشت از مفهوم شهروندی را می توان به صورت پیوستار زیر نمایش داد.
شکل (۲-۲) پیوستار برداشت های دوگانه از مفهوم تربیت شهروندی(کییر، ۱۹۹۹)
اینک به چند تعریف دیگر از صاحبنظران مختلف اشاره داریم: