۱-۲ بیان مسأله
امروزه بیشترین مقدار سرمایه در جهان از طریق بازار های سرمایه در کشورها مبادله می شود و اقتصاد و بازار سرمایه بدون تردید و به شدت از یکدیگر متاثر هستند. اطلاعات اقتصادی در کشورها از جمله اطلاعات مهم و تاثیرگذار به شمار میرود، که یکی از موارد پر کاربرد این اطلاعات در بازارهای سرمایه کشورها میباشد. در دنیای سرمایه گذاری امروز تصمیم گیری شاید مهمترین بخش از فرایند سرمایه گذاری باشد. در این ارتباط مهمترین عامل فرایند تصمیم گیری اطلاعات است. اطلاعات می تواند بر فرایند تصمیم گیری تاثیر بسزایی داشته باشد. زیرا موجب اخذ تصمیمات متفاوت در افراد متفاوت می شود. در حال حاضر موضوع تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی[۱] بر بازار های سرمایه از موضوعات مورد بحث در میان دانشگاهیان ، اقتصاددانان ، مدیران شرکت ها و … است و به طور کلی همه گروه ها به تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازار سهام واقفند(آشتیانی عراقی، ۱۳۹۰). در روند موفقیت یک شرکت عوامل برون سازمانی همچون شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به ویژه سیاستگذاری هایی که توسط دولتها در مورد عوامل عمده اقتصادی صورت میگیرد، به طور گسترده و محسوس می توانند تأثیرگذار باشند(کریمی و همکاران، ۱۳۹۳). در کشورهای توسعه یافته به علت وجود ثبات اقتصادی ، شرایط اقتصادی در آینده برای بیشتر افراد و شرکتها قابل پیش بینی است و با در نظر گرفتن این شرایط سعی در بهینه کردن تصمیمات خود دارند، ولی در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه این امر به علت نوسان و تلاطم در محیط اقتصادی امری دور از ذهن یا محال است(آشتیانی عراقی، ۱۳۹۰). از سوی دیگر، یکی از عوامل اصلی بهبود کارایی اقتصادی، نظام راهبری بنگاه (حاکمیت شرکتی) است که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر گروههای ذینفع است. امروزه اگر شرکت ها بخواهند از مزایای جهانی شدن سرمایه برخوردار شوند وقابلیت آن را داشته باشند تا سهام خود را در بورسهای معتبر دنیا عرضه نمایند واز این طریق بتوانند سرمایه های کم هزینه و بلندمدتی را جذب کنند، عواملی از جمله یک برنامه منظم و مدون تحت نظام حاکمیت شرکتی ضرورت دارد. نظام حاکمیت شرکتی در پی تغییر و تحول در مدیریت شرکتهای سهامی از مدیریت سنتی به سوی مدیریت پویا و مستقل میباشد. در این ساختار نه تنها منافع سهامداران تضمین می شود بلکه شرکت در مقابل اشخاص نظیر: طلبکاران، بانکها، مصرف کنندگان و نهایتاًً جامعه نیز پاسخگو میباشد(معین الدین و همکاران، ۱۳۹۳). در دهههای اخیر سهام تحت تملک سرمایه گذاران نهادی[۲] به طور چشمگیری افزایش یافته است. منظور از سرمایه گذاران نهادی، شرکتهای بیمه، صندوقهای سرمایه گذاری، مؤسسههای مالی، بانکها و شرکتهای سهامی است که در سایر شرکتهای سهامی عام سرمایه گذاری میکنند. از این رو، سرمایه گذاران نهادی بزرگترین گروه سهامداران شرکتهای سهامی عام شدهاند(شهیکی تاش، کاظمی و امینی، ۱۳۸۹). در این میان آنچه که بیشتر جلب توجه می کند تأثیری است که حضور فعال این گروه بر نحوه حکمرانی و تولیت بر سازمانها و همچنین عملکرد آن ها می توانند داشته باشند، است(نمازی و کرمانی، ۱۳۸۷). با توجه به مطالبی که در بالا اشاره به تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر بازار سرمایه از یک سو و اهمیت ساختار مالکیت شرکتها از سوی دیگر دارد، هدف از انجام این پژوهش را میتوان این سؤال عنوان نمود که نرخ تورم، نرخ سود بانکی، نرخ نقدینگی و نرخ ارز به عنوان متغیرهای کلان اقتصادی چه ارتباطی با مالکیت نهادی به عنوان یکی از ابعاد ساختار مالکیت شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران دارد؟
۱-۳ اهمیت و ضرورت انجام پژوهش
سپردن شرکتهای بزرگ به مردم از طریق مشارکت ایشان در مالکیت این شرکتها همواره تاثیرات قابل ملاحظهای در ساختار اقتصادی کشورها ایجاد کردهاست. مهمترین پیامدهای این رخداد، جدایی مالکیت از مدیریت بوده است. تضاد بین حداکثر نمودن منافع سهامداران و مدیران منجر به بروز مسئله نمایندگی شده که موضوع تحقیقات گسترده ای در دانش مدیریت مالی میباشد. باید توجه داشت که تأثیر ساختار مالکیت[۳] بر عملکرد شرکت ها موضوعی پیچیده و چند بعدی است. مطالعات انجام شده در این زمینه نشان میدهد که وجود سهامداران عمده در ترکیب مالکیت می تواند پیامدهای مثبت و منفی برای شرکت به دنبال داشته باشد. اغلب مطالعاتی که در رابطه با تأثیر ساختار مالکیت بر شرکتها صورت گرفته است بر موضوعاتی چون عملکرد، کارایی، سودآوری و بازدهی متمرکز شده است(اسلامی بیگدلی و مقیمی، ۱۳۹۲). نظام حاکمیت شرکتی، به عنوان یک نظام مرتبط کننده چند شاخه علمی از قبیل، حسابداری، اقتصاد، مالی و حقوق و با حفظ تعادل میان اهداف اجتماعی و اقتصادی و اهداف فردی و جمعی موجب ترغیب و تقویت استفاده کارآمد از منابع و الزام پاسخگویی شرکت ها در قبال سایر صاحب نفع های خود میگردد. از جهت دیگر اجرای نظام حاکمیت شرکتی میتواند باعث اختصاص بهینه منابع و ارتقای شفافیت اطلاعات و در نهایت رشد توسعه اقتصادی گردد(معین الدین و همکاران، ۱۳۹۳). در واقع حاکمیت شرکتی طی قرن گذشته با هدف افزایش کارایی و اثربخشی فرایند تخصیص پساندازها به سرمایه گذاریهای پر بازده مطرح است. حاکمیت شرکتی مجموعه مکانیزم های کنترلی داخلی و خارجی شرکت است که تعیین می کند شرکت چگونه و توسط چه کسانی اداره می شود. رشد و توسعه اقتصادی، افزایش شرکتهای سهامی و تفکیک مدیریت از مالکیت، امروزه مسائل نمایندگی[۴] را به یکی از مهمترین دغدغه های سرمایه گذاران مبدل ساخته است. طبق نظریه نمایندگی، “مالکان نهادی” ممکن است تضاد نمایندگی را از طریق نظارت بر اقدامات مدیریت کاهش دهند و عملکرد شرکت را بهبود بخشند. مالکان نهادی نه تنها انگیزه، بلکه تخصص و منابع لازم را برای نظارت بر شرکت دارند(شهیکی تاش، کاظمی و امینی، ۱۳۸۹). از طرف دیگر، در نظریه های سنتی سرمایه گذاری فرض بر این است که تصمیمهای سرمایه گذاری در محیط مطمئنی صورت میگیرد؛ در حالی که در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، درجه بالایی از نا اطمینانی وجود دارد. رشد تولید، تورم، نرخ ارز، و سایر متغیرهای مهم اقتصاد کلان نسبت به اقتصاد کشورهای صنعتی در معرض نوسان بیشتری هستند. در کشورهای در حال توسعه مانند ایران نیز که ساختارهای اقتصادی به طور کامل شکل نگرفته و متغیرهای مؤثر بر انتظارات سرمایه گذاران به علت قدرت انحصار و بزرگی دولت به شدت متأثر از تصمیمهای ناگهانی و شتابزده سیاستگذاران و دولتمردان است افزون بر متغیرهای نظریه های سنتی عوامل دیگری نیز باید به تابع سرمایه گذاری وارد شود(عرب مازار و نظری گوار، ۱۳۹۱).
۱-۴ اهداف تحقیق
۱-۴-۱ هدف اصلی
هدف اصلی از انجام این پژوهش تعیین ارتباط میان متغیرهای کلان اقتصادی با ساختار مالکیت در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.
۱-۴-۲ اهداف ویژه
-
- تعیین اثرگذاری شرایط اقتصاد کلان کشور بر میزان سرمایه گذاری، به ویژه سرمایه گذاری سازمانها و نهادها در بورس اوراق بهادار تهران.