نتایج تسوی و همکارانش[۷۱] (۲۰۰۱) نیز، از این نظر حمایت کردهاست که شرکتهایی با هیئت مدیره مستقل، مکانیزم نظارتی مؤثر را فراهم مینمایند. مطالعات قبل، به طور تجربی نشان میدهد که استقلال هیئت مدیره، به طور مسلم با نظارت اعضای هیئت مدیره مرتبط میباشد. حسین و همکاران[۷۲] (۲۰۰۴) رابطه بین عملکرد شرکت و حضور مدیران غیرموظف را در شرکتهای کشور زلاندنو قبل و بعد از قانون، در سال ۱۹۹۴ بررسی کردند. این قانون در سال ۱۹۹۴ با توجه به ارتقای عملکرد شرکتهای زلاندنو از طریق نظارت بهتر توسط هیئت مدیره تصویب شد. آنان رابطه مثبتی بین عملکرد شرکت و وجود مدیران غیرموظف در هیئت مدیره یافتند، یعنی نسبت بیشتر مدیران غیرموظف منجر به عملکرد بهتری میشود. استقلال هیئت مدیره بر این فرض بنیانگذاری شده است که مدیران خارج سازمان بسیار هوشیارتر و حساستر از مدیران داخلی هستند زیرا :
-
- مدیران خارج سازمان بر روی عملکرد مالی تمرکز میکنند که جزء اصلی و مرکزی نظارت میباشند
-
- مدیران خارج سازمان بیشتر از مدیران داخلی مدیر عامل را بخاطر عملکرد ضعیف منفصل میکنند
-
- مدیران خارج سازمان، انگیزهای برای حفظ شهرت و معروفیتهای شخصی به عنوان مدیران مستقل از طریق مدیریت نظارتی هوشیارانه دارند.
علیرغم گفته های بالا فقدان مطالعات تجربی، که تاثیر استقلال هیئت مدیره در روی سود حسابداری وجوددارد.
وافیز[۷۳] (۲۰۰۰) و اندرسون و همکاران[۷۴] (۲۰۰۳) تنها کسانی هستند که تلاش کردند تا تأثیر آن را روی سودهای حسابداری آزمون کنند. در حالی که وافیز (۲۰۰۰) موفق نشد که ارتباطی بین استقلال اعضای هیئت مدیره و سودهای حسابداری پیدا کند، اندرسون و همکاران (۲۰۰۳) توانستند بیابند که استقلال اعضای هیئت مدیره، به طور مثبتی با محتوای اطلاعاتی سودها مرتبط میباشد و مدیریت سود، توانایی و انگیزه مدیریت را برای اداره سود منعکس میکند. زمانیکه مدیران برای مدیریت سود فرصت طلبانه، انگیزهای ندارند آن ها بر اساس منافع سهامداران عمل میکنند و بنابرین استقلال اعضای هیئت مدیره تأثیری روی ادارک سهامداران از سودهای حسابداری ندارد. این رابطه توسط شواهد تجربی از ادبیات تأثیر استقلال روی مدیریت سود فرصتطلبانه را تقویت میکند. از هیئتهایی با استقلال بالا انتظار میرود بر روی درک سهامداران نسبت به اعتبار سود تحت شرایط مدیریت سود تأثیر گذارند، زیرا نظارت هیئت مدیره قویتر باید انسجام فرایند گزارش مالی را تقویت کند و باید این اطمینان را برای سهامداران، روی اعتبار سودهای گزارش شده فراهم نماید، به طوری که سهامداران نظارت ایجاد شده توسط بیشترین استقلال اعضای هیئت را درک میکنند تا مدیریت سود را کاهش دهند.
بیزلی[۷۵](۱۹۹۶) به تجزیه و تحلیل رابطه بین ترکیب هیئت مدیره و تقلب در صورتهای مالی پرداخت. در این تحقیق، محقق این موضوع را مورد آزمون قرارداد که تعداد بیشتر اعضای غیر موظف هیئت مدیره، احتمال تقلب در صورتهای مالی را کاهش میدهند. همچنین در این تحقیق کمیته حسابرسی نیز مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که کمیته حسابرسی اثری با اهمیت روی احتمال تقلب در صورتهای مالی میگذارد. پاپ[۷۶] (۲۰۰۰) درباره مدیریت سود نشان داد که تعداد مدیران غیر موظف با احتمال مدیریت اقلام تعهدی غیر عادی به منظور اجتناب از گزارشگری زیان یا کاهش سود، رابطه معکوس دارد. همچنین پینسلو همکاران[۷۷] (۲۰۰۵) گزارش نمودند که در انگلستان مدیران خارج از سازمان در محدود کردن مدیریت سود مؤثر هستند. کلین[۷۸](۲۰۰۲) شواهدی را در ارتباط با استقلال اعضای هیئت مدیره و دستکاری سود فراهم کرد که نشان میداد شرکتهایی که دارای اعضای هیئت مدیر مستقل از مدیران اجرایی بودند اقلام تعهدی غیر عادی کمتری گزارش کردهاند.
زی و همکاران[۷۹](۲۰۰۳) نیز نتایجی مشابه در رابطه با ارتباط میان مدیریت سود و استقلال اعضای هیئت مدیره یافتند مطالعات دیگری نشان میدهد که استقلال اعضای هیئت مدیره با نظارت بیشتر در ارتباط است برای مثال، دی چو و بیزلی[۸۰] دریافتند که بین نسبت مدیران مستقل در هیئت مدیره با مدیریت سود ارتباط منفی وجود دارد شرکتهایی با مدیران مستقلتر با احتمال کمتر مدیریت سود در ارتباط است. در نتیجه مطالعه جاری، اثر متقابل بین استقلال اعضای هیئت مدیره و مدیریت سود را مورد آزمون قرار میدهد. پنگ و همکاران[۸۱] (۲۰۰۳) رابطه بین اعضای غیرموظف در هیات مدیره با عملکرد شرکتهای روسی را مورد بررسی قرار دادند و هیچ ارتباطی بین آن ها ندیدند. ویفس و تئودورو[۸۲] (۱۹۹۸) به بررسی نقش اعضای غیرموظف در هیات مدیره با نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری شرکت در بریتانیا پرداختند و بدین نتیجه رسیدند که درصد مدیران غیرموظف با عملکرد شرکت رابطه معناداری ندارد.
لیانگ ولی[۸۳](۱۹۹۹) رابطه بین اعضای غیرموظف در هیات مدیره با عملکرد شرکتهای شانگهای چین را مورد بررسی قرار دادند و به ارتباط معکوسی دست یافتند. ارگان و همکاران[۸۴] (۲۰۰۵) در بررسی نقش اعضای غیر موظف در فرایند تصمیمگیری باین نتیجه رسیدند که از دیدگاه مدیران مالی اعضای غیرموظف در حاکمیت خوب نقش مهمی را ایفا میکنند. پارک وشین[۸۵] (۲۰۰۴) به بررسی تاثیر ترکیب هیاتمدیره بر مدیریت سود در شرکتهای کانادایی پرداختند و شواهدی مثبت مبنی بر رابطه بین دستکاری اقلام تعهدی و نسبت اعضای غیر موظف در هیاتمدیره پیدا نکردند. پسنل و همکاران[۸۶] (۲۰۰۰) رابطه معکوس معنیداری بین اقلام تعهدی و مدیران غیرموظف هیاتمدیره در دوره بعد از ارائه گزارش کادبری شناسایی کردند. بنابرین، به نظر میرسد تعداد اعضای غیرموظف هیئت مدیره بالا، مدیریت سود را کاهش میدهد و اعتبار سودهای حسابداری را بالا میبرد. (رود پشتی، هیبتی، طالب نیا ۱۳۹۱)