یک ارتباط میان فردی مؤثر، زمانی رخ میدهد که از مثبت گرایی نسبی بهره مند باشد. فردی که احساس ناخوشایندی نسبت به خود دارد بی تردید این احساس نا خوشایند را به نحوی به دیگران منتقل میکند و در آنان نیز این احساس ناخوشایند و منفی را شکل میدهد. ارتباط میان فردی زمانی به درستی شکل
میگیرد و به بالندگی خود نزدیک می شود، که احساس خوشایند خود را نسبت به طرف مقابل به او منتقل کنیم.(یوسف زاده،زارعی،۱۳۸۹)
این متغیر توسط سوالات شماره ۱ الی ۱۳ پرسشنامه سنجیده می شود.
۱-۷-۲ -۲ همدلی
همدلی به مفهـوم توازن کلامی یا غیرکلامی داشتـن با مـردم اسـت به طوری که آن ها احساس راحتی کنند و به شما اعتماد و اطمینان داشته باشند. (سعادت مباشری،۱۳۸۸ ؛۱۷)
همدلی صحیح یا دقیق عبارت است از: خواندن افکار و احساسات دیگران یا به عبارت بهتر، ارزیابی یا توانایی استنباط دقیق محتوای ویژه ی افکار و احساسات دیگران به صورت موفقیت آمیز. توانایی استنباط صحیح محتوای ویژه ی افکار و احساسات دیگران نشان دهنده ی، مهارت همدلی در فرد است. برای یک رهبر، همدلی به معنای پذیرش عواطف و احساسات دیگران همانند عواطف خود و تلاش برای راضی و خشنود کردن همگان نیست. بلکه همدلی به معنی توجه توأم با از خودگذشتگی نسبت به احساسات کارکنان در فرایند اتخاذ تصمیمات ، هوشمندانه است.(یوسف زاده،زارعی،۱۳۸۹)
این متغیر توسط سوالات شماره ۱۴ الی ۲۲ پرسشنامه سنجیده می شود.
۱-۷-۲ -۳ تساوی
تئوری عدالت و انتظار عدالت و تساوی از زمان ارسطو وجود داشته است. رز، لنید و تیلور ، اعتقاد دارند احساس اینکه با شما به طور منصفانه مشابه فرد دیگری رفتار می شود، منجر به یک حس تعلق و افزایش خود ارزشی می شود. در مقابل، اگر احساس کنیم که با ما به طور غیر منصفانه رفتار می شود، ممکن است احساس دور بودن از گروه به ما دست بدهد و خود ارزشی ما کم شود. (رحیم نیا ، هوشیار،۱۳۸۹)
این متغیر توسط سوالات شماره ۲۳ الی ۳۱ پرسشنامه سنجیده می شود.
۱-۸ قلمرو تحقیق:
الف) قلمرو زمانی: تحقیق حاضر در محدوده زمانی مرداد لغایت بهمن ماه ۱۳۹۱ صورت میگیرد.
ب) قلمرو مکانی: قلمرو مکانی این تحقیق کارکنان شاغل در ادارات امور مالیاتی استان گیلان میباشد.
ج) قلمرو موضوعی: مربوط به تاثیر مهارتهای ارتباطی مدیران ( مثبت گرایی، همدلی، تساوی) در رضایت شغلی کارکنان در حوزه رفتار سازمانی میباشد.
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
بخش اول
رضایت شغلی
بخش اول
۲-۱ رضایت شغلی
در سده کنونی اهمیت و اثربخشی این دانش بشری تا آنجاست که برخی از صاحب نظران، سده ۲۰ را عصر مدیریت و دنیای امروز را، دنیای مدیران آگاه می دانند و هنر و علم مدیریت را از ظریفترین و دشوارترین و پرثمرترین کارها می دانند و آن را به عنوان یکی از شاخصهای مهم تمدن معاصر از جمله عاملهای مؤثر در رشد توسعه جتماعی، فرهنگی ، اقتصادی جوامع کنونی به شمار می آورند. (ساعتچی و همکاران،۱۳۸۷)
یکی از وظایف عمده مدیریت، ارتقاء و حفظ انگیزه در کارکنان است و کمک به اینکه کارکنان از کار خود راضی باشند. اگر کارکنان از کار خود راضی نباشند نخواهند توانست استانداردهای محل کار خود را به خوبی رعایت کنند و نارضایتی و عملکرد ضعیف ممکن است منجر به جابجایی و غیبت کارکنان شده و عملکرد آنان را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. And et al , 2010) (Ullah Khan
امروزه ثابت شده است هراندازه مدیران سازمانها نسبت به رضایت شغلی و مسائل کارکنان وقوف بیشتری داشته باشند بهتر میتوانند با برنامه ریزی منطقی علاوه بر افزایش سطح رضایت کارکنان موجبات ارتقا و بهره وری سازمان را نیز فراهم نمایند. (قلی زاده و همکاران ،۱۳۸۹)
رضایت شغلی از نظر کارکنان، تاثیر مثبتی است که شغل یا موقعیت شغلی برای او به وجود می آورد و باعث افزایش کیفیت زندگی کاری او می شود. (rethinam et al, 2008)
برای دستیابی به بهره وری مدرن وجود رضایت شغلی ضروری است و از عوامل مؤثر در عملکرد کارکنان محسوب می شود. کار جذاب و دارای بروز خلاقیت، کارکنان دارای احترام و ارزشمند، نقش مهمی در رضایت شغلی دارد. (اسماعیلی، انصاری،۱۳۸۶)
رضایت شغلی ترکیبی از خرسندی شناختی [۴] و خرسندی احساسی [۵] فرد نسبت به شغلش است. رضایت شناختی، رضایتی است که بیشتر بر ارزیابی منطقی و عقلانی شرایط کار استوار است. بنابرین رضایت شناختی یک ارزیابی مبتنی بر مقایسه هاست که بر قضاوتهای احساسی تکیه ندارد. و ارزیابی شرایط فرصتها و درآمدها را در بر میگیرد. اما رضایت احساسی ارزیابی کلی فرد به طور احساسی نسبت به شغلش است. این رضایت خلق و خوی خوب فرد و احساس خوب و مثبت وی را هنگام کارکردن نسبت به کارش نشان میدهد. (اسماعیلی، انصاری،۱۳۸۶)
در واقع می توان گفت که رضایت شغلی موضوعی است که افراد با آن دست و پنجه نرم میکنند و به طور مداوم کار خود را با انتظاراتی که از زندگی دارند مورد مقایسه قرار میدهند. ( cherose et al.2006)
۲-۱-۱ تعریف رضایت شغلی
وقتی شخص میگوید که دارای رضایت شغلی بالا است این بدین مفهوم است که واقعاً شغلش را دوست دارد. احساس خوبی در باره کارش دارد. گروهی رضایت شغلی را بر اساس نوع عامل روانی تعریف کرده آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال می انگارند، یعنی اگر شغل مورد نظر لذت مطلوب را برای فرد تامین نماید در این حالت فرد از شغلش راضی است و به طرقی رفتار خواهد کرد که عملکردش بهبود یابد. (رضایی، خلیل زاده،۱۳۸۸)
لاک[۶] رضایت شغلی را احساسی روانی مطلوب حاصل از ارزیابی های یک فرد در مورد شغل یا تجارب شغلی میداند. اسپکتور نیز رضایت شغلی را احساس افراد نسبت به مشاغل خود به طور کلی، یا نسبت به جنبههای مختلف آن میداند. وی جنبههای مهم رضایت شغلی را بر می شمارد: رضایت از سازمان- تعهد سازمانی – رضایت از کار ، رضایت از سرپرست، رضایت از همکاران، رضایت از حقوق و مزایا و رضایت از ترفیعات و ارتقا. (سید جوادین و همکاران،۱۳۸۷)
فیشر و هانا[۷]، رضایت شغلی را عامل روانی تلقی کرده و آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال توصیف میکنند. یعنی، اگر شغل مورد نظر نیازهای فرد را به صورت مطلوب فرد تامین کند در این حالت فرد از شغلش راضی است. در مقابل چنانچه شغل مورد نظر رضایت و لذت را به فرد ندهد در این حالت فرد شروع به ترک خدمت و یا در صدد تغییر آن بر میآید. (کوشکی و همکاران،۱۳۸۸)