دخالت اطرافیان و بستگان
یکی از مهمترین عواملی که در بروز مشکلات زناشویی و طلاق اثر قاطعــی دارد مشــکلات مربوط به خویشاوندان زن وشوهر یا خانواده اصــلی آنـهاست. مشکل در اعمال نفـوذ یا دخالت خانواده اصلی در رابطه زناشویی ، فرزندان خود ، در تصاحب و تربیت فرزندان و نوادگان خویش است . دخالت یا اعمال نفوذ خانواده اصلی که غالبا به صورت پنهان و در پوششهای زیبا عرضه میشود،میتواند از زیر بناهای جدی تعارضات زناشویی از شروع تا پایان هر ازدواجی باشد(ذوالفقار،۱۳۸۰، ص ۶۷).
به نظر مینوچین۱۳۷۰ وظیفهای که زن و شوهر با آن روبرو هستند،جداشدن از خانواده اصلی خود و تبادل نظر و توافق بر سر برقراری روابط متفاوتی با والدین ،خواهر و برادران خود ، و فامیل همسر است. هر یک از خانواده های اصلی باید با جدایی یا جدایی نسبی یکی از اعضای خود ، پذیرفتن یک عضو جدید، و درون سازی زیر مجموعه همسر در سیستم عملکرد خانواده، سازگاری پیدا کند . اگر ساختارهای دیرپای خانواده های اصلی تغییر نکند ، ممکن است فرایند شکلگیری واحد جدید راتهدید کند(ثنایی،۱۳۸۰).
تفاوت سنی بین زن و شوهر
ساروخانی۱۳۷۰ به نقل از کارلسون میگوید: چون شیوه نگرش اشخاص در سنین مختلف فرق میکند و افرادی که دارای سنین متفاوتی هستند،در فرهنگ و اندیشهشان نیز تفاوت وجود دارد،لذا تفاوت وسیع سنی وجود تفاوتهای فرهنگی و جهانبینی را به همراه خواهد آورد و بر بقاء و سعادت زناشویی تاثیر خواهد گذارد.نویسنده در ادامه میافزاید:هر چند دانشمندان در پذیرش این که تفاوت وسیع سنی میان زن و شوهر عاملی زیانباردر سلامت خانواده میباشد، همداستان هستند ولی در مورد میزان تفاوت سنی هنجار جهانی در دست نیست. برنارد[۱۰] ۱۹۴۳ معتقداست بیشترین خرسندی برای زنان هنگامی حاصل میشود که با مردی ازدواج کنند که پنج تا شش سال سالمندتر از ایشان باشد و برای مردان همین خرسندی هنگامی به وجود میآید که میان صفر تا ده سال بزرگتر از همسرشان باشند(ذوالفقار، ۱۳۸۰، ص ۶۸).
نیازهای احساسی زن و مرد
احساسی که یک زن از خود دارد با احساسات و کیفیت روابط او ارتباط دارد (قراچه داغی،۱۳۷۵، ص ۲۳).
مردها بیشتر به اعتماد واطمینان ،پذیرش ،قدردانی،تحسین ، تصدیق نیاز دارند و زنها بیشتر به توجه ،درک کردن ،احترام ،صمیمیت ،تأیید واعتبار واطمینان وقوت قلب نیاز دارند.(قراچه داغی،۱۳۷۵، ص ۱۷۲).
چگونه میتوان در زندگی خوشبخت بود
راز شیرینی زندگی خوشبختی است . آدمهای زیادی به دنبال خوشبختی هستند اما نمیدانند که خوشبختی همراه آنان است . برای یافتن خوشبختی انسان باید احساس کند که به او احتیاج دارند و ناراحتیهای انسانها نه در اثر بروز حوادث ، بلکه به خاطر افکار نامطلوبی است که نسبت به بروز این حوادث دارند( قراچهداغی ،۱۳۷۹، ص ۲۰۷).
مطالعات ترمن نشان دادهاست که خوشبختی زیاد والدین زن و شوهر، خوشبختی دوران کودکی زن و مرد ، عدم تعارض ، دلبستگی به پدر و مادر ، انضباط صحیح و منطقی و تنبیه کم در خانواده ، صراحت والدین در مسائل مربوط به امور جنسی ، نگرش پیش از ازدواج به مسائل کلی زندگی نکات مهمی در خوشبختی و بقای زناشویی فرد است . وجود فرزند و حتی تعداد آن رابطه مستقیمی با ادامه زندگی زناشویی دارد و کودکان از جمله عناصر ثبات زندگی خانواده به شمار میآیند( میلانی فر، ۱۳۷۴ ،ص ۱۲۸).
۲-۳- تحقیقات انجام شده در داخل کشور
در تحقیقی که توسط حافظ شعر باف ( ۱۳۸۲) صورت گرفت مشخص شد که بین زنان شاغل و خانه دار از نظر رضایتمندی زناشویی تفاوت معنا داری وجود ندارد.
جوادی ( ۱۳۸۵ ) طبق تحقیقاتی که از ۵۰ نفر زن خانه دار و شاغل در محلات ۴ و۷ منطقه ۴ شهر تهران با بهره گرفتن از پرسشنامه استاندارد انریچ درباره رضایت زناشویی زنان متاهل خانه دار و شاغل ۳۰ الی ۴۰ ساله بعمل آورد مشخص شد که بین رضایت زناشویی زنان خانه دار و شاغل تفاوت معنی داری وجود دارد و همچنین با ۹۵% اطمینان می توان نتیجه گرفت که بین شغل و اوقات فراغت و رضایت زناشوئی افراد ارتباط معناداری وجود دارد ولی بین رابطه مدیریت مالی زنان و مدت ازدواج افراد رابطه معنی دار وجود ندارد.
بنی جمالی ، نفیسی و یزدی ( ۱۳۸۳ ) ، در پژوهشی با عنوان « ریشه یابی علل از هم پاشیدگی خانواده ها » نشان دادند ، فشار مالی تاثیر منفی بر روابط زن و شوهر بر جا نهاده ، از عوامل آشفتگی روابط مذکور است . همچنین بررسیها نشان داد والدین و اطرافیان زوجین در خانواده های ناموفق ، نقش آفرینان و سردی و جدایی آن ها هستند .
حسینی ( ۱۳۷۹ ) ضمن پژوهشی تاثیر روان درمانی گروهی شناختی را بر روی رضامندی زنان متاهل بررسی نمود و به این نتیجه رسید که درمان شناختی رضامندی زناشویی را افزایش میدهد . آقامحمدی ( ۱۳۷۸ ) ، در طی پژوهش خود به این نتیجه رسید که مشاوره گروهی شناختی بر افزایش سازگاری نوجوانان تاثیر مثبت دارد .
رضازاده (۱۳۸۱) در پژوهشی تحت عنوان”رابطه سبکهای دلبستگی و مهارتهای ارتباطی با همسازی زناشویی در دانشجویان“ ،۱۳۳ زوج دانشجوی متأهل ساکن در خوابگاه های دانشجویی را به روش تصادفی ساده انتخاب کرد. در این تحقیق از فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه رضایت زناشویی اشنایدر[۱۱] استفاده شده است، همچنین برای سنجش مهارتهای ارتباطی نیز از پرسشنامه مهارتهای ارتباطی نوران[۱۲] و برای سنجش دلبستگی از مقیاس ۱۳ جملهای سیمپسون[۱۳] استفاده شده است. یافته های این پژوهش در گستره دلبستگی، همخوانی بین سبکهای دلبستگی زوجین (با بهره گرفتن از آزمون مجذور کا) را تآیید می کند. همچنین تفاوت همسازی زناشویی زوجهای دلبسته ایمن در مقایسه با زوجهای ناایمن (با بهره گرفتن از آزمون t مستقل) در ۳ مقیاس از مقیاسهای آزمون همسازی در سطح (۰۱/۰ < x) مشاهده شده است ولی در ۹ مقیاس دیگر تفاوت بین دو گروه از لحاظ آماری معنیدار نبود. در نمره کل مقیاسها، تفاوت همسازی زوجهای ایمن در مقایسه با ناایمن فقط در سطح (۰۱/۰ < x) معنی دار بود. تفاوت همسازی در زوجین ناایمن و زوجهای مختلط (یکی ایمن و دیگر ناایمن) از نظر آماری معنیدار نبود.
سپاه منصور و مظاهری ( ۱۳۸۵ ) در پژوهشی تحت عنوان ” مقایسه مؤلفه های سبک های عشق بین افراد متأهل دارای رضایت و عدم رضایت زناشویی ” که بر روی ۵۰ زوج مراجعه کننده به مراکز خدمات مشاوره ای انجام شد ، نشان دادند که افزایش صمیمیت و لذت در تعاملات زوجین میتواند موجب رضایت بیشتر از روابط زناشویی گردد و تعهد به تنهایی موجب بروز رضایت زناشویی نمی گردد .