جدول ۲-۱:ابعاد نو آوری سازمانی منبع: وانگ و احمد (۳۰۶: ۳۰۶)
ابعاد
تعریف
نوآوری محصول
(خدمات)
معرفی محصولات (خدمات) جدید به معنای واقعی در بازار در زمان مناسب.
نوآوری بازار
جدید بودن روشهایی که شرکتها برای ورود به بازارهای هدف و بهره برداری از آن ها، مورد استفاده قرار می دهند.
نوآوری فرایند
معرفی روشهای تولید جدید، روشهای مدیریتی نو و فناوری های جدید، که می توانند برای بهبود فرایندهای تولید و مدیریت استفاده شوند.
نوآوری رفتاری
تواناییهای افراد، گروه ها و مدیریت برای شکل گیری فرهنگ نوآوری و پذیرش داخلی سراسری ایدههای جدید و نوآورانه.
نوآوری راهبردی
توانایی سازمان برای مدیریت اهداف جاهطلبانه سازمانی، و شناسایی عدم تناسب این اهداف بلند پروازانه و منابع موجود، برای توسعه منابع خلاقانه محدود و نفوذ بر آن ها.
۲-۲-۱۲- نقش اعتماد در نوآوری سازمانی
پژوهشهای اندکی درباره نقش اعتماد در نوآوری سازمانی انجام شده است. به اعتقاد کلگ، آنسورت، اپیتروپاکی و پارکر [۳۶]، اعتماد موجب ایجاد نوآوری در سازمان می شود. آن ها معتقدند که اعتماد با بهره گرفتن از ایدههای جدید در سازمانهایی که خواهان جذب ایدههای بکر هستند، ارتباط معناداری دارد. همچنین علاقه قلبی به سازمان و اشتراک در منافع و زیانها، با پیشنهاد ایدههای جدید به طور مؤثری ارتباط دارد (کلگ و همکاران، ۲۰۰۲ ). اعتماد به سرپرستان نیز در ایجاد رفتارهای نوآورانه زیردستان بسیار مؤثر است (تن و تن[۳۷]، ۲۰۰۰). علاوه بر این، چادهری ، کشف کرد که احساسات و شناخت مبتنی بر اعتماد، تأثیر مثبتی بر اشتراک دانش دارند (چودهری[۳۸]، ۲۰۰۵). در پژوهشی مشابه، لوین و کراس کشف کردند که خیرخواهی و شایستگی مبتنی بر اعتماد، میان علاقه وافر به دانش، و درک و دریافت آن دانش رابطه ایجاد می کند (لوین و کروس[۳۹]،۲۰۰۴ ). همچنین زولانسکی و همکارانش بیان کرده اند که ارزش اعتماد درک شده به منبع، موجب کارایی در انتقال دانش درون سازمان میگردد (زولانسکی و همکاران، ۲۰۰۴). در نهایت، موراداین، رنزل و ماتزلر [۴۰]، کشف کردند که اعتماد با اشتراک دانش درون و بین گروه ها، ارتباط مثبت و معناداری دارد (موراداین، رنزل و ماتزلر، ۲۰۰۵).
در پژوهشهای موجود، فقط جنبه های خاصی از اعتماد، مورد بررسی قرار گرفته است. برخی پژوهشگران، توسعه محصول جدید، برخی رفتارهای نوآورانه و برخی نیز اشتراک دانش را بررسی کرده اند. با توجه به مطالب مذکور، میتوان بیان کرد که میزان فراوان اعتماد، تأثیر مثبتی بر کیفیت، اثربخشی دانش سازمانی و ایجاد نوآوری دارد، اما تنوع در محتوای پژوهشها موجب شده است که هنوز در این زمینه، کمبودهای زیادی وجود داشته باشد و قابلیت تعمیم، به طور جدی وجود نداشته باشد (الونن و همکاران، ۲۰۰۸ ). از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین ابعاد اعتماد سازمانی و ابعاد نوآوری است.
۲-۲-۱۳- سیر تحول نوآوری
موج اول: دیدگاه شومپیتر
شومپتر، نوآوری را معرفی یک ترکیب جدید از عوامل تولید و حالتهای مختلف یک نظام یا به عبارتی یافتن یک تابع تولید جدید میداند. عوامل این نظام، شناخت یک محصول جدید، یافتن یک فرایند تولیدی جدید، دستیابی به بازار جدید، به کارگیری منابع جدید و نهایتاًً طراحی یک سازمان جدید است (شهرآرای،۲۲:۱۳۷۵).
موج دوم: نوآوری تکنولوژیک
نوآوری تکنولوژیکی بین سالهای۱۹۶۰-۱۹۵۰مطرح شده است و دانشمندان و متفکرین مختلفی در این زمینه اظهار نظر نموده اند که به دو موضوع تولید و فرایند نوآورانه توجه بیشتری داشته اند. در این مرحله ابداع و اختراع به مرحله تجاریسازی منجر شده و تأثیر بسزایی در رشد اقتصادی کشورها داشته است، پس از این مرحله به نوآوری سیستماتیک و فرآیندگرایی توجه بیشتری شده است. به گونه ای که دیوید و نورث در سال ۱۹۷۱ ، ادعا میکنند که تغییرات سیستماتیک و رشد اقتصادی امریکا، از این مرحله شروع می شود
(شهرآرای، ۲۲:۱۳۷۵).
موج سوم: نوآوری صنعتی
نگرش نوآوری صنعتی توسط فریمن بین سال های ۱۹۸۰-۱۹۷۰ مطرح گردید. مشخصات این نگرش انجام تحقیقات پایه، اختراع، توسعه و نوآوری است. فریمن از جمله ویژگیهای نوآوری در این دوره را، فزاینده بودن آن اعلام میدارد که این موضوع به دلیل امکانات تولید بهتر در دوران صنعتی، فرصتهای بیشتری برای خلق ایدههای جدید و نیازهای فزاینده جوامع بشری ایجاد می نماید (شهرآرای،۲۲:۱۳۷۵).
موج چهارم: نظام نوآوری
در سالهای ۱۹۸۷-۱۹۹۷ بر نظامهای نوآوری تأکید بیشتری شده است ، به گونه ای که فریمن نظام نوآوری را، شبکه ای از سازمانها برای تحقق تکنولوژی معرفی می نماید و در سال ۱۹۹۲ OECDنوآوری تکنولوژی را تولید و فرایند جدید و تغییرات چشمگیر در نوآوری شامل مجموعهای از فعالیتهای علمی، تکنولوژی، سازمانی، مالی و تجاری، تعریف می نماید. در مرحله بعد در سال ۱۹۷۹، OECD نوآوری را شامل فعالیتهای R&D، کسب دانش، کسب تجهیزات، تدارکات تولید و بازاریابی و … میداند و آن را به سه نوع نوآوری فنی و تکنولوژیکی، نوآوری غیر تکنولوژیکی، نوآوری صنعتی تقسیم می نماید. در این تقسیم بندی منظور از نوآوری غیر تکنولوژیک، نوآوری سازمانی و نوآوری مدیریتی است(شهرآرای، ۲۲:۱۳۷۵).
موج پنجم: نوآوری علمی( ۱۹۹۳)
نوآوری علمی عبارت است از ایجاد، ارزیابی، مبادله و کاربرد ایدههای جدید به منظور برتری یافتن بنگاههای اقتصادی در بازار کالا و خدمات، که منجر به شکوفایی اقتصاد ملی و توسعه اجتماعی می شود و شامل مراحل زیر است:
فرایندهای کسب دانش علمی جدید از طریق
۱- فعالیتهای تحقیق و توسعه؛
۲- فرایندهای کسب و ایجاد دانش جدید برای منافع اقتصادی و اجتماعی؛
۳-نوآوری علمی در فرایندهای تولید، توزیع و کاربرد دانش ؛
۴-نظام نوآوری علمی ملی (شهرآرای ،۲۲:۱۳۷۵).
۲-۲-۱۴- مدلهای نوآوری سازمانی
۲-۲-۱۴-۱- مدل آبرنسی کلارک[۴۱]: