علاوه بر روش های نامبرده روش های دیگری وجود دارد که عبارتند ا ز:
- روش های اندازه گیری سرمایه فکری( کیوی توبین)
روش کیوی توبین، توسط جیمز توبین برنده نوبل اقتصاد توسعه داده شد . این نسبت ارتباط بین ارزش بازار یک شرکت و ارزش جایگزینی آن شرکت (هزینه جایگزینی دارایی های آن شرکت) را اندازه گیری میکند. به صورت تئوری در بلند مدت این نسبت به سمت واحد میل میکند، اما شواهد تجربی نشان میدهد که در همین زمان این نسبت میتواند به طور معناداری با عدد یک متفاوت باشد(لیم و زایری[۴]، ۲۰۰۸). نسبت کیوی توبین در اصل بسیار شبیه به نسبت بازار به دفتر
میباشد با این تفاوت که توبین در هنگام محاسبه، هزینه جایگزینی دارایی های فیزیکی را به جای ارزش دفتری دارایی های فیزیکی به کار میگیرد. نسبت حاصله به این شکل به کار می رود که، چنانچه نسبت کیوی یک شرکت، بزرگتر از مقدار واحد و نیز بزرگتر از مقدار کیوی رقابتی باشد، شرکت مذبور توانایی کسب سود بیشتر از شرکت های مشابه را دارا است.
- روش های اندازه گیری سرمایه فکری( ارزش بازار به دفتر)
ارزش بازار به دفتر یکی از روش های عمومی شناخته شده جهت اندازه گیری دارایی های ناملموس و سرمایه فکری است. این ارزش از طریق اختلاف بین ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت محاسبه می شود. این روش علی رغم سادگی دارای برخی مشکلات در اندازه گیری و نیز تفسیر نتایج
میباشد. ارزش دفتری بستگی به استاندارد ملی و بینالمللی دارد که بر اساس حساب ها تهیه شده اند، که ممکن است در عمل ارزش دفتری را دستخوش تغییر نمایند. از طرفی ارزش سهام در بازار همواره در حال تغییر است که نتایج حاصله را صرفا برای زمانی کوتاه معتبر میسازد(چانگ و همکاران[۵]، ۲۰۰۷).
- روش های اندازه گیری سرمایه فکری( برگه متوازن نامحسوس)
برگه متوازن نامحسوس به عنوان یکی از روش های پیشتاز در حوزه دارایی های ناملموس، توسط سویبی[۶](۲۰۰۴) در سوئد معرفی گردید. سویبی در آن زمان نسبت به ناتوانی سیستم های سنتی در جهت تدارک اطلاعات مناسب برای ارزش گذاری دانش فنی واکنش نشان داد و چهارچوبی را جهت گزارش دهی دارایی های ناملموس توسعه داد که برگه متوازن نامحسوس نام داشت. در برگه متوارن نامحسوس، تفاوت بین ارزش بازار سهام یک شرکت و ارزش دفتری خالص آن به وسیله سه طبقه بهم وابسته از سرمایه ها تحت عنوان؛ سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی، سرمایه مشتری توضیح داده
می شود.
- روش های اندازه گیری سرمایه فکری( هزینه یابی منابع انسانی)
این روش توسط جوهانسون توسعه داده شد. هزینه های مرتبط با اثرات مخفی منابع انسانی که سود شرکت را کاهش میدهد، محاسبه می کند. سرمایه فکری به وسیله میزان مشارکت دارایی های انسانی تقسیم بر هزینه های حقوق سرمایه گذاری شده اندازه گیری می شود . گروجر و جوهانسون تأکید میکنند که حسابداری و هزینه یابی منابع انسانی با دامنه ی گسترده ای از کاربرد ها همراه ا ند(تالوکادار[۷]، ۲۰۰۳):
- روش های اندازه گیری سرمایه فکری( اعلامیه منابع انسانی)
به عنوان یک جنبه کاربردی از حسابداری و هزینه یابی منابع انسانی به طور گسترده در فنلاند شکل گرفت. حساب سود و ضرر منابع انسانی، هزینه های مرتبط منابع انسانی را به سه طبقه هزینه های بازسازی، هزینه های توسعه، هزینه های فرسودگی تقسیم میکند.
- روش های اندازه گیری سرمایه فکری( مدل کارگزار فن آوری)
توسط بروکینگ[۸](۲۰۰۶) توسعه داده شده است، دانش سازمانی را به چهار طبقه: دارایی های انسان -محور، دارایی های زیرساختی، دارایی های فکری و دارایی های بازار تقسیم بندی میکند و ارزش سرمایه فکری سازمان را طی یک فرایند ارزیابی مشخص میکند. هر بخش از مدل به وسیله پرسشنامه های ممیزی مخصوص درباره ی متغیرهای مرتبط با طبقه دارایی بررسی می شود. بخش اول پرسشنامه مشتمل بر ۲۰ سوال است که بر نیاز به تقویت سرمایه فکری تأکید دارد و در ادامه پرسشنامه شامل ۱۷۸ سوال است که مرتبط با چهار طبقه نامبرده از سرمایه فکری میباشد. در مقایسه با سایر چهارچوب ها، این مدل بخش دوم (سرمایه ساختاری یا ساختار داخلی) را به سرمایه زیر ساختی( فرایندها، روش ها و فن آ وری ها) و دارایی های فکری (مالکیت معنوی، ابداعات ثبت شده، علامات تجاری و رموز تجاری) تفکیک میکند. قابل توجه است که شباهت های زیادی بین سوالات ممیزی سرمایه فکری کارگزار فن آ وری و اندازه های سرمایه فکری هدایت کننده اسکاندیا وجود دارد.
- روش های اندازه گیری سرمایه فکری( امتیازات ثبت شده تقدیر –موزون)
بونتیس[۹](۲۰۰۴) و شرکت شیمیایی داو جلودار استفاده از حق امتیازات ثبت شده به عنوان جایگزین هایی برای اندازه گیری عملی سرمایه فکری میباشند. در این روش یک فاکتور فن آ وری به وسیله حق امتیازات توسعه داده شده توسط شرکت، محاسبه می شود. در این روش سرمایه فکری و عملکرد وابسته به آن به وسیله تاثیر تلاش های تحقیقاتی بر مجموعه هایی از شاخص ها نظیر تعداد حق امتیازات ثبت شده، هزینه حق امتیازات ثبت شده تقسیم بر برگشت حاصل از فروش، هزینه تحقیق و توسعه به ازای هر واحد پولی فروش و هزینه چرخه عمر پروژه به ازای هر واحد پولی فروش اندازه گیری می شود. بخش دارایی های شرکت داو ، یک فرایند ۶ مرحله ای برای مدیریت دارایی فکری اجرا نمود که شامل موارد زیر است:
-
- تعریف نقش دانش در کسب و کار
-
- ارزیابی استراتژی های رقابتی و دارایی های دانش
-
- طبقه بندی سبد دارایی های دانش شرکت
-
- ارزیابی این دارایی ها به منظور نگهداری، توسعه، فروش یا رها کردن
-
- سرمایه گذاری در زمینه هایی که در آن ها فاصله معناداری مشاهده شده است
-
- یکپارچه کردن سبد دانش جدید و تکرار موارد فوق
- روش های اندازه گیری سرمایه فکری( نمایشگر دارایی غیرملموس)
نمایشگر دارایی غیر ملموس توسط سویبی توسعه داده شد و سه نوع از دارایی های غیر ملموس را که حاصل احتلاف بین ارزش بازار و ارزش دفتری شرکت میباشد تعریف نمود. این سه جز دارایی غیر ملموس شامل ساختار خارج (مارک تجاری، ارتباطات مشتری و تامین کننده) ، ساختار داخلی(مدیریت، قانون، نظامنامه، روش و رفتار، نرم افزار) و شایستگی فردی(تحصیلات، تجربه، خبرگی) هستند. برای هر جز دارایی غیرملموس، سه شاخص بر رشد و بازسازی، کارایی و نیز پایداری آن جزء متمرکز هستند. وقتی که هدایت کننده اسکانیا با فرهنگ و فلسفه مدیریت سازمان به عنوان بخشی از سرمایه انسانی برخورد میکند، نمایشگر دارایی غیر ملموس آن ها را تحت ساختار داخلی طبقه بندی میکند. به دلیل تأکید خاص این مدل بر انسان، این مدل بر این فرض استوا ر است که انسان تنها عامل درست در کسب و کار است و سایر جنبههای ساختاری اعم از داخلی و خارجی، در فعالیت های انسانی مستتر میباشد.